رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۱
دریغم آید خواندن گزاف وار دو نام
بزرگوار دو نام از گزاف خواندن عام
یکی که خوبان را یکسره نکو خوانند
دگر که: عاشق گویند عاشقان را نام
دریغم آید چون مر تو را نکو خوانند
[...]
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۲
دریغ آن که گرد کرد با رنج
کزو نیست بهر من جز سوتام
هلا! رودکی از کس اندر متاب
بکن هر چه کردنیست بامدام
که فرغول برندارد آن روز
[...]
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۳
اگر امیر جهاندار داد من ندهد
چهار ساله نوید مرا که هست خرام
همه نیوشهٔ خواجه به نیکویی و به صلح
همه نیوشهٔ نادان به جنگ و کار نغام
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۶۹
تا به خانه برد زن را با دلام
شادمانه زن نشست و شادکام
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۷۰
نزد آن شاه زمین کردش پیام
دارویی فرمود زامهران به نام
فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۲ - مرداس تازی و فرزند ناخلفش ضحاک
ز اسپان تازی به زرین ستام
ورا بود بیور که بردند نام
فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۳ - کابوس ضحاک و پیشبینی موبدان برآمدن فریدون را
خردمند و بیدار و زیرک به نام
کز آن موبدان او زدی پیش گام
فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۷ - کاوهٔ آهنگر و درفش کاویانی و ساخته شدن گرز گاوسر
یکی بود ازیشان کیانوش نام
دگر نام پرمایهٔ شادکام
فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۱ - خبر بردن کندرو ضحاک را از بساط فریدون
ورا کندرو خواندندی بنام
به کندی زدی پیش بیداد گام
فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۷
تو گر چاشت را دست یازی به جام
و گر نه خورند ای پسر بر تو شام