گنجور

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۰

 

گر قدح با لب میگون تو لافی دارد

زو نرنجی که به غایت دل صافی دارد

سینه از زخم فراق تو چنان شد نی را

که به هر جا که نهی دست شکافی دارد

چشم فتّان تو پیوسته ز ابرو و مژه

[...]

خیالی بخارایی