×
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۵ - شکایت کردن هفت مظلوم
هرکسی را در آتشی داغیست
من بیچاره را همین باغیست
سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۱۰۷ - تدبیر جمشید و خورشید برای عزیمت به چین
زعشقت بر جگر پندار داغیست
به ملک چین تو را چشم و چراغیست
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۴
مرا از درد تو بر سینه داغی ست
که با آن داغم از مرهم فراغی ست
مگو دیگر نخواهم سوخت جانت
به داغ خویشتن کین نیز داغی ست
من و ویرانه هجر ای خوش آن کس
[...]
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۷۲ - شکایت از فلک پر نکایت که اژدهاوار گرد عالمیان حلقه کرده و همه را به دایره تصرف خود درآورده بر یکی زخم زند و بر دیگری زهر افکند نه هیچ از دست رفته را با وی دست ستیز و نه هیچ از پای افتاده را از وی پای گریز
به هر اختر کزو روشن چراغیست
نهاده بر دل آزاده داغیست
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲ - دست فکرت در سلسله ممکنات زدن و به ذروه توحید واجب برآمدن
هر لاله که در حریم باغیست
از نور هدایتش چراغیست
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۴۴ - ایضا فی الموعظه النصیحه
لالهزار جهان عجب باغیست
که از آن باغ هر نفس داغیست
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۱۰ - گفتار در چگونگی عشق
ازین آتش دل آن را که داغیست
اگر توفان شود او را فراغیست
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲۱
امروز دور صحبت وقف ستم ایاغیست
قلقل ترنگ میناست از بسکه نشئه باغیست
الزام و انفعال است شرط وفاق احباب
دلبستگیکه دارند با یکدگر جناغیست
از طبع نکتهسنجان انصافکرده پرواز
[...]