خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰
پیش از من و تو لیل و نهاری بودهست
گردنده فلک نیز به کاری بوده است
هر جا که قدم نهی تو بر روی زمین
آن مردمک چشم نگاری بودهست
خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » ذرات گردنده [۷۳-۵۷] » رباعی ۷۲
این کوزه چو من عاشق زاری بودهاست،
در بندِ سرِ زلفِ نگاری بودهاست؛
این دسته که بر گردن او میبینی:
دستی است که بر گردن یاری بودهاست!
وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵
یار ما بی رحم یاری بوده است
عشق او با صعب کاری بوده است
لطف او نسبت به من این یک دو سال
گر شماری یک دوباری بوده است
تا به غایت ما هنر پنداشتیم
[...]
طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۴۸
هر گل این بوستان، روی نگاری بوده است
هر پریشان سنبل او، زلف یاری بوده است
لاله کز بویش دل زاهد به مستی می کشد
زان بود میگون،که چشم پرخماری بوده است
جوی آبی را که می بینی به پیش سرو و گل
[...]
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۲۴
سربلندیها غباری بوده است
آسمان هم خاکساری بوده است
جلوه تا کرد آزمودم خویش را
جانفشانی سهل کاری بوده است
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۷
هرجا صنم لالهعذاری بوده است
آرام دل عاشق زاری بوده است
این ناسازی همین بعهد من و تست
زین پیش مگر نه روزگاری بوده است
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۸
این گل کف دست گلعذاری بوده است
وین غنچه سرانگشتنگاری بوده است
این خار که بر دامن گل جنگ زده است
دستیست که بر دامن یاری بوده است
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۱
این باغ، سر کروی نگاری بوده است؛
وین شاخ گل، آتشین عذاری بوده است
وین سرو، که در کنار جو می بینی؛
یاری است که در کنار یاری بوده است!
صامت بروجردی » کتاب النصایح و التنبیه » شمارهٔ ۴ - و برای او فی النصیحه
پیشتر از ما هم آخر روزگاری بوده است
سال و ماه و هفته و لیل و نهاری بوده است
مفلس و بیقدر و شهریاری بوده است
بستر خاکی و تخت زرنگاری بوده است