گنجور

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۶۸۲

 

چون مرا دولت آن نیست که دیدار تو بینم

به سر کوی تو آیم در و دیوار تو بینم

من که باشم که توانم گلی از باغ تو چیدن

اینقدر بس که یکی خار ز گلزار تو بینم

تا شدی شهره چو خورشید همه ماهوشان را

[...]

جامی
 

سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ چهارم در ذکر حضرات واجب التعظیم » ۲۵۳- دوستمحمد کوشوانی

 

تا چند بحسرت در و دیوار تو بینم

از خانه برون آی که دیدار تو بینم

بخرام که از هر طرفی سرو قدان را

حیران شده ی قامت و رفتار تو بینم

سام میرزا صفوی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۲۶ - به پیشخدمت نواب سیف الله میرزا نگاشته

 

تا چند به حسرت در و دیوار تو بینم

از خانه برون آی که دیدار تو بینم

یغمای جندقی