گنجور

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۷

 

از لب میگون تو پرهیزگاران را چه حظ

لذت می مست داند هوشیاران را چه حظ

ای امید ما همه از تو به نومیدی بدل

غیر نومیدی ز تو امیدواران را چه حظ

یافت با سنبل ز جعد مشکسایت شمه ای

[...]

جامی
 

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۰

 

ترک یاری کردی از وصل تو یاران را چه حظ

دشمن احباب گشتی دوستداران را چه حظ

چون ندارد وعده ی وصل تو امید وفا

غیر داغ انتظار امیدواران را چه حظ

چشم من کز گریه نابیناست چون بیند رخت

[...]

بابافغانی
 

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۳

 

ترک یاری کردی، از وصل تو یاران را چه حظ؟

دشمن احباب گشتی، دوستداران را چه حظ؟

چون ندارد وعده وصل تو امکان وفا

غیر داغ انتظار امیدواران را چه حظ؟

چشم من، کز گریه نابیناست، چون بیند رخت؟

[...]

هلالی جغتایی