گنجور

یغمای جندقی » منشآت » بخش اول » شمارهٔ ۲۷ - به یکی از محبوبان که علی اکبر نام داشته نگارش رفته

 

رنجی که به پای مهر سای تو فتاد

نز کاوش بخت مهرزای تو فتاد

این دود دل من است کز چالش زلف

از سینه برآمد و بپای تو فتاد

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش اول » شمارهٔ ۴۳ - به یکی از دوستان نگاشته

 

کی رای به روم، رو به ری خواهی کرد

با ساده و باده ساز می خواهی کرد

با راد خداوند و خدائی که تراست

اکنون نکنی گناه کی خواهی کرد

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش اول » شمارهٔ ۶۵ - به میرزا احمد صفائی نگاشته

 

امرود و بهی کام فره نفزاید

وز قیسی و انگور گره نگشاید

آنرا که ز کوکنار روید زر و سیم

زی پیشه کیمیاگری نگراید

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش اول » شمارهٔ ۱۱۳ - به دوستی نگاشته

 

زیبد دل اگر زبون زاری است مرا

در دیده سرشک سوگواری است مرا

جاوید زیم ز رستگاری نومید

گر در تو امید رستگاری است مرا

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش اول » شمارهٔ ۱۱۷ - به یکی از بزرگان نگاشته

 

با این همه سوز سازگاری چکنم

چون دست نماند پایداری چکنم

گردون چو مرا به خویشتن بازگذاشت

گر زانکه تو نیز واگذاری چکنم

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش اول » شمارهٔ ۱۵۶ - به دوستی نوشته شد

 

خاک سیه ار ز سیم و زر وام کند

ارزم بدرستی آسمان رام کند

بهرام بنام ساده در بزم آرد

خورشید به جای باده در جام کند

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش اول » شمارهٔ ۱۸۸ - به دو تن از دوستان نوشته

 

از روزن پشت چنبر درها شد

وز خارش هره شله نرها شد

با آنکه بکاستی کم از کرم شکم

ماری دو فزون نخورده اژدرها شد

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۳۵ - از قول مادر جلال الدین میرزا به فخرالدوله نگاشته

 

می کشم عشق و می ندانستم چیست

می کشم بار و می ندانستم کیست

گر عشق آنست چون توان با او بود

ور یار این است کی توان بی او زیست

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۱ - انابت نامه

 

نه بر من و بر بندگی من بخشای

نه بر به پرستندگی من بخشای

شکرانه نیروی خداوندی خویش

بر عجز و فروماندگی من بخشای

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۱ - انابت نامه

 

یارب گنهم اگر کم ار بیش ببخش

بیش و کم از آینده و از پیش ببخش

آلایش من به پاکی خود بزدای

بر خواری من به عزت خویش ببخش

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۱ - انابت نامه

 

حاشا نه ز خود شرم و نه از یزدان باک

زآلایش من در گذر ای ایزد پاک

خاک ار یازد دست تمنا بر عرش

عرش ار ساید روی شفاعت بر خاک

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۱ - انابت نامه

 

آن روز که نوبت حساب است مرا

تن ز آتش دل در تب و تاب است مرا

از آتش دوزخ ار گذشتن باید

شک نیست که پل آن سوی آب است مرا

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » دیباچه به قلم حاجی محمد اسمعیل طهرانی - جامع نخستین آثار یغما

 

شد جمع چو این طرفه کتاب زیبا

دستان و هنر را خطر افزود و صفا

تاریخ نگاشت کلک اسمعیلش

دیوان دلاویز نکوی یغما

یغمای جندقی
 
 
sunny dark_mode