گنجور

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۹ - در مدح مولی‌الموالی حضرت امیرالمؤمنین (ع)

 

مظهری گردید ظاهر دوش بر عین الیقینم

کز تماشای جمالش رفت از کف عقل و دینم

لوحش الله از جمال او که چون دیدم بیاسود

از غم و اندوه بی‌پایان دل اندوهگینم

کرد دیدار بهشت جاودان طلعت وی

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۳

 

از غم خال لب تو گوشه نشینم

فارغ از ابنای ملک روی زمینم

تا تو گذر میکنی بگوشه‌نشینان

فخر همین بس مرا که گوشه‌نشینم

کوی توام به بود ز جنت فردا

[...]

صغیر اصفهانی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۱ - مستزاد مجلس چهارم

 

من دشمن دین نیستم، اینگونه نبینم

من حامی دینم

میرزاده عشقی
 

رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۲ - نابینا و ستمگر

 

فقیر کوری با گیتی‌آفرین می‌گفت

که ای ز وصف تو الکن زبان تحسینم

به نعمتی که مرا داده‌ای هزاران شکر

که من نه درخور لطف و عطای چندینم

خسی گرفت گریبان کور و با وی گفت

[...]

رهی معیری
 
 
۱
۱۵
۱۶
۱۷
sunny dark_mode