گنجور

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۱۰۴

 

کسی کاو به گیتی دهشیار زیست

نکوتر ورا از خرد چیز نیست

ملک‌الشعرا بهار
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۰

 

چون مرکز ثقل ما به جز مجلس نیست

آنذکس که به مجلس نبود خاضع کیست

بر ملت اگر وکیل تحمیل شود

پس فایده حکومت ملی چیست

فرخی یزدی
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۱

 

این فقر و فنا برای ما مایل کیست

وز خواری ما بهر غنی حاصل چیست

گر عقده آز اغنیا آسان شد

دانی که علاج فقرا مشکل نیست

فرخی یزدی
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۲

 

این زمزمه های شوم را قائل کیست

واین نغمه ناپسند را حاصل چیست

در گفتن حرف حق اثر هست اما

گوینده چو با اراده باطل نیست

فرخی یزدی
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۳

 

ای کاهن خودپرست، معبود تو کیست

وی خائن شوم پست، مقصود تو کیست

با ناز ایاز جلوه منما کاین مرد

هر چند که احمد است محمود تو نیست

فرخی یزدی
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۴ - کابینهٔ سردار سپه

 

با مشت و لگد معنی امنیت چیست؟

با نفی بلد ناجی امنیت کیست؟

با زور مرا مگو که امنیت هست

با ناله ز من شنو که امنیت نیست!

فرخی یزدی
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۵

 

با آنکه غنی خزانه دولت نیست

با آنکه به فقر می کند ملت زیست

از چیست حقوق وکلا قمچی کش

یکدفعه دو اسبه آید از صد به دویست

فرخی یزدی
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۶

 

آنکس که ز راه جور شد شادان کیست

ور هست یقین زدوده انسان نیست

گر عاطفه نیست امتیاز بشری

پس فرق میان آدم و حیوان چیست

فرخی یزدی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

بگو راستی تاکه باب تو کیست

تو خود از کجائی و اینکار چیست

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

کنون آمدی این جوان با تو کیست

چنین کار از تو بسی تازه گیست

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

خشایار گفتا که این نوحه چیست

نباید در این جا نشست و گریست

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

بگفتم بگو تا که درد تو چیست

چنین رنج و درد تو از دست کیست

افسرالملوک عاملی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - ساقی‌نامه

 

که ای بنده بر گو خدای تو کیست

بآن هر دو شاید بگویم علی است

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - قافلهٔ سوداگر

 

آنکه دمش بدرقهٔ تست کیست

یا عمل نیک تو بر گو که چیست

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۵ - کیفیت صلحیهٔ اصفهان

 

مصلح این عالم اضداد کیست

معنی این اسم بلا رسم چیست

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۲ - احمد و محمود

 

گفت کسی دخترک اینحال چیست

گو که بود احمد و محمود کیست

صغیر اصفهانی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

(پیرمرد): تو ز آن جوان شده‌ای دشمن بشر، او کیست؟

بشر هزار برابر بتر بُوَد او چیست؟

از او بترها دیدم من، اینکه چیزی نیست!

برای ذم بشر: سرگذشت من کافی‌ست!

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

گرفتم آنکه نباشد مرا، از این پس زیست

بماند از من این فکر، پس مرا غم چیست؟

چرا که فکر من صدمه دیده‌ای مُسری‌ست

چو گشت مسری فکری، زمانه ول‌کن نیست

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷ - گلهای پژمرده

 

نسنجید کآن جلوه گل، ز چیست؟

نفهمید فریاد بلبل ز کیست؟

میرزاده عشقی
 
 
۱
۹۳
۹۴
۹۵
۹۶
sunny dark_mode