گنجور

ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان

 

نیرو بخشای تن‌، راحت‌افزای روح

نه‌ جان که انباز جان‌، نه‌ خون که‌ همرنگ خون

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان

 

از می فتح و ظفر جام پیاپی زنیم

به یاد سالار دین‌، به رغم بدخواه دون

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان

 

آنکه بهٔک دار وگیر، آنکه ز یک گیر ودار

کرد ز خون عدو دشت و دمن لاله گون

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان

 

پر شد صحرا و دشت از تک اردوی او

بر شد گرد سپاه بر فلک نیلگون

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان

 

نیز ز سوی دگر تاخت به میدان جنگ

دلیر فرخ‌نژاد، امیر والا شئون

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان

 

جمله هزیمت شدند جانب کوه و دره

گرفته راه فرار، شکسته پای سکون

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان

 

سر به فلک برکشید رایت ستارخان

رایت بیداد و جور گشت از او سرنگون

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان

 

جمله خطا رفته‌اند، جمله خطا کرده‌اند

فلاتوجه لهم دعهم فهم خاطئون

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان

 

حامی ملت رسید با سپهی بی‌شمار

سازد این قوم را یکسره خار و زبون

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان

 

عذر جنایات را ز جان گواه آورید

فلیستجیبوا لکم ان کنتم صادقون

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان

 

کوکب اقبال سر از افق ما زند

اختر بخت عدو زود شود واژگون

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان

 

زبن سر و سالار، کار محکم و ستوار شد

عمر عدو گشت کم فر وطن شد فزون

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان

 

این همه فر و جلال برتو خدا خواسته

می‌نتوان با خدای دم زدن از چند و چون

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » تهنیت فتح آذربایجان

 

دوران‌ دوران تو است شاد زی و لاتخف

ان الله معک فی ای وقت تکون

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » ترکیبات » در رثاء جمیل صدقی‌الذهاوی

 

رفت و ما نیز از قفایش رخت برخواهیم بست

کاندرین دنیای فانی کس نماند جاودان

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » ترکیبات » در رثاء جمیل صدقی‌الذهاوی

 

از کفم یاری چنان این چرخ کج بنیاد برد

داغ‌ها دارم به دل زین چرخ کج بنیاد من

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مستزادها » رباعی مستزاد

 

پروانه و شمع و گل شبی آشفتند

در طرف چمن

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مستزادها » رباعی مستزاد

 

وز جور و جفای دهر با هم گفتند

بسیار سخن

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » چهارپاره‌ها » سرود کبوتر

 

مهیا ای عروسان نو آیین

که بگشایم در آن آشیان من

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » چهارپاره‌ها » سرود کبوتر

 

خروش بال‌هاتان اندر آن حین

رود از خانه سوی کوی و برزن

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۳۶۸
۳۶۹
۳۷۰
۳۷۱
۳۷۲
۳۸۰
sunny dark_mode