گنجور

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۱

 

خوش است اگر بگذارد در این سرا اجلت

ولی اگر چه برنجی نباشد این محلت

چو باد می گذرد عمر و پیش تو با دست

نه عمر ، باش که جای دگر کند خللت

چو صرف می کنی از عمر هر نفس چیزی

[...]

حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » سفرنامه » بخش ۵ - حکایت

 

خورده از تبریزیان سیلی و لت

وز قهستان و عمل در معزلت

حکیم نزاری
 

حکیم نزاری » ادب‌نامه » باب هفتم - در حُسّاد و اقران و معاندان درگاه » بخش ۱

 

اگر راه یابد حسد در دلت

فرو ماند از کار، آب و گلت

حکیم نزاری
 

حسینی » کنز الرموز » بخش ۱۱ - در بیان معرفت علم

 

مردهٔ جهلی چه سود آب و گلت

علم خوان تا زندگی یابد دلت

امیر حسینی هروی
 

حسینی » کنز الرموز » بخش ۱۱ - در بیان معرفت علم

 

گر بجهد اینجا رسانی منزلت

آنچه مقصود است گردد حاصلت

امیر حسینی هروی
 

حسینی » کنز الرموز » بخش ۱۱ - در بیان معرفت علم

 

علم کسبی گر نباشد حاصلت

علم میراثی نیاید در دلت

امیر حسینی هروی
 

حسینی » کنز الرموز » بخش ۱۵ - در بیان نفس اماره گوید

 

دانش نفس ار نباشد حاصلت

کی خبر یابی تو از جان و دلت

امیر حسینی هروی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ١ - کارنامه

 

دگر یک زان شهاب دین و دولت

بدات او مباهی ملک و ملت

ابن یمین
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب سوم » بخش ۳ - حق الیقین

 

بندۀ خاص گردد از ذلت

عذر عامی نهد ز هر زلّت

شیخ محمود شبستری
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸

 

آمد به برج عاشقان، ماه مبارک منزلت

ای ماه مهر افزون من، بادا مبارک، منزلت

خلوت سرای چشم و دل، این شسته و آن، رفته‌ام

فرمای و بنشین، ای صنم، هر جا که می‌خواهد دلت

تو سرو باغ جنتی، از جوی جان بر خاسته

[...]

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۴ - اندرز به فرزند

 

غنیمت شمر پیش از آن کاین گلت

شود زرد و نسرین دهد سنبلت

سلمان ساوجی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۶۷ - غزل گفتن باربد از زبان خسرو

 

گدشت از صحبت ارباب عطلت

گهی خلوت گزیدی، گاه عزلت

سلیمی جرونی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
sunny dark_mode