گنجور

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۴۴ - عبدالحفیظ

 

حفیظ اسمی است کاشیاءرا کماهی

نگهدارد ز آسیب و تباهی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۷۴ - عبدالصمد

 

بود عبدالصمد بی‌اشتباهی

خلایق را همه قصد و پناهی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۲۹۰ - عبدمالک الملک

 

به ربقه اوست از مه تابماهی

دهد بر هر که خواهد پادشاهی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۰۴ - العبره

 

اگر جنبد ز بادی پرکاهی

ز عبرت سوی او دارد نگاهی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۱۹ - الغوث

 

نبرده تا کسی سویش پناهی

نه غوث است او بود قطبی و شاهی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۱۹ - المعلم الاول و معلم الملک

 

بهر دوری بود قطبی و شاهی

بود هم ضد او ابلیس راهی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۳۸ - الموت

 

نیرزد جامه‌ات گر قدر کاهی

چه باک او را اگر پوشیده شاهی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۴۰ - حکایت ابراهیم خاص علیه‌الرحمه

 

بگرمابه روان شد صبحگاهی

لباسی دید از صاحب کلاهی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۴۰ - حکایت ابراهیم خاص علیه‌الرحمه

 

بهر دوریست وارث دین پناهی

رسد میراث شاهان هم بشاهی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۴۶ - النفس الاماره و رئوسها

 

نداری قسمت از تخت و کلاهی

بآن کو دارد این نبود گناهی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۵۵ - علامه دفع البخل للمجاهد

 

گر آید پیش فکرت گاهگاهی

که جمع مال را نبود گناهی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۸۴ - الواردات

 

شنو از واردات ار مرد راهی

بدل آماده الطاف شاهی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۹۰ - وجها الاطلاق والتقیید

 

مثل باشد سیاهی سیاهی

هم انسانیت انسان کماهی

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۱۰ - الولایه الکبری

 

بجز کشف اندر آنجا نیست راهی

براهین ظلمت است و کشف ماهی

صفی علیشاه
 

افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۹

 

دلم به یک نظر آمد اسیر چشم سیاهی

شنیده ای که اسیر آورد کسی به نگاهی؟

ببین که زلف سیه پرده بسته صبح رخش را

چها به روز من آورده است دزد سیاهی

ستاره سوخت مرا، ای عجب ز اشک دو دیده

[...]

افسر کرمانی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱۰ - در توحید و مدح ائمه طاهرین علیهم السلام

 

سوسن چو من اندر چمن حمد الهی

گویاست به شکر نعم نامتناهی

آن شاه که بخشد به جهان افسر شاهی

هر ذره به جود و کرمش داد گواهی

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۳۰ - در مصیبت غریب الغربا(ع)

 

در تجلی شد به شهر طوس انوار الهی

منجلی از پرتو آن نور شد مه تا به ماهی

زیب و زینت یافت تاج سروری اورنک شاهی

جنت‌الفردوس شد آفاق از رفع مناهی

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب التضمین و المصائب » شمارهٔ ۲ - مصیبت

 

تویی که بر همه شاهان و سروران شاهی

تویی که بر فلک عزت و علا ماهی

سبب ز چیست که مقتول تیغ بدخواهی

تویی که آیینه ذات پاک اللهی

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۷ - معجزه حضرت موسی بن جعفر (ع)

 

بهر تو زنده کنم گاو تو را اگر خواهی

تا شود بر تو عیان دعوی سر اللهی

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۴ - مغلوب شدن خالد بن ولید

 

بود که بازوی سرپنجه یداللهی

کند خراب جهان را ز ماه تا ماهی

صامت بروجردی
 
 
۱
۴۸
۴۹
۵۰
۵۱
۵۲
۵۴
sunny dark_mode