گنجور

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۳

 

َبه امید عذر خواهان ز نیاز عذر خواهی

که مسوز بیش از اینم به گناه بی گناهی

طلبد بهار بوست، ز نسیم صبحگاهی

سر آفتاب جوید ز تو زیب کج کلاهی

ز فروغ آفتابم نبود خبر که بی تو

چو دو زلف توست یکسان، شب و روزم از سیاهی

[...]

عرفی
 

عرفی » قصیده‌ها » شمارهٔ ۶۱ - در ستایش شاهزاده سلیم

 

دگر صفیر طبیعت بساز آگاهی

به عالم ملکوت است، محملش راهی

بلی رود به خریداری جواهر قدس

ز بهر تحفهٔ یک دانه گوهر شاهی

طراز دولت جاوید شاهزاده سلیم

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲۷ - توحید

 

صلاح کار بادش نازشاهی

مبادش خار خار عذر خواهی

عرفی
 

نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۱۱ - طلب نمودن پادشاه دختر را و انعام نمودن آن

 

ز هر جنسیش از مه تا به ماهی

کرامت کرد غیر از پادشاهی

نوعی خبوشانی
 

نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۱۵ - در تمثیل مناظرهٔ ماهی و سمندر با یکدیگر

 

فروزان باد از مه تا به ماهی

چراغ دولت دانیال شاهی

نوعی خبوشانی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۱

 

مگر از کمین حسنی شبخون زده سپاهی

که گذشته باز بر دل پی تازه نگاهی

سر آن بهشت گردم که درو ز جوش عصمت

جگر نسیم سوزد ز طپیدن گیاهی

صنمی‌ست قاتل من که به عرصه گاه محشر

[...]

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - مدح حسن‌خان شاملو

 

با این همه آب و رنگ شاهی

چون داغ خوشند با سیاهی

فصیحی هروی
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - تعریف قحط دکن

 

زیکسو موج لشکرهای شاهی

زدیگر سو فلک در کینه خواهی

کلیم
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - درتعریف کشمیر

 

مصور فروشان پادشاهی

مجسم معنی عالم پناهی

کلیم
 

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۴

 

شب و روزند انبای زمانه

بگویم کز چه معنی گر تو خواهی

بدین معنی که با هم در نفاقند

تمامی از رعیت تا سپاهی

به معنی در میانشان آن قدر بعد

[...]

ابوالحسن فراهانی
 
 
۱
۳۹
۴۰
۴۱
۴۲
۴۳
۵۴