×
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۲۶ - در معنی اینکه سیدة النساء فاطمة الزهراء اسوه کامله ایست برای نساء اسلام
پادشاه و کلبه ئی ایوان او
یک حسام و یک زره سامان او
ایرج میرزا » مثنویها » زهره و منوچهر » بخش ۴
این سرو این سینه و این رانِ او
این اثرِ پایِ دُر افشانِ او
عارف قزوینی » دیوان اشعار » نامه ها و اشعار متفرقه » شمارهٔ ۶
چو از تن برون شد روان جان او
به دست تو افتاد دیوان او
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۹ - جهنم
ترسم من از جهنم و آتشفشان او
وان مالک عذاب و عمودگران او
آن اژدهای اوکه دمش هست صد ذراع
وان آدمی که رفته میان دهان او
آن کرکسی که هست تنش همچوکوه قاف
[...]
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - جو یک مثقالی
حکمت و دین جمع به دوران او
محتسب عقل به فرمان او
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۳ - در مدح اعلیحضرت بقیهالله عجلالله تعالی فرجه
آنکه نگردد فلک جز که بفرمان او
ماه کند کسب نور از رخ رخشان او
هست عطارد یکی طفل دبستان او
در دو جهان بر مدار دست ز دامان او