گنجور

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۰

 

وگر جان تو بسپرد راه آز

شود کار بی‌سود بر تو دراز

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۱

 

به دیدار شاه آمدستش نیاز

ندانم چه دارد همی با تو راز

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۱

 

چنین گفت پس با پشوتن به راز

که این شیر رزم‌آور جنگ ساز

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۴

 

چنین گرم بد روز و راه دراز

نکردم ترا رنجه تندی مساز

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۹

 

چنین گفت پس با پشوتن به راز

که بر می نیاید به آبت نیاز

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۹

 

پگاه آی در جنگ من چاره‌ساز

مکن زین سپس کار بر خود دراز

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۱

 

بیارم نشانم بر تخت ناز

ازان پس گشایم در گنج باز

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۲

 

چنین گفت پس با زواره به راز

که مردیست این بدرگ دیوساز

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۳

 

تو ای بدنشان چارهٔ خویش ساز

که آمد زمانت به تنگی فراز

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۴

 

چو رفتی همی چارهٔ رخش ساز

من آیم کنون گر بمانم دراز

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۶

 

بشد پیش با عود زال از فراز

ستودش فراوان و بردش نماز

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۷

 

گشایم در گنج دیرینه باز

کجا گرد کردم به سال دراز

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۳۰

 

پس از روزگار منوچهر باز

نیامد چو تو نیز گردنفراز

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۳۰

 

خروشید و دیدش نبردش نماز

بیامد به نزدیک تختش فراز

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۳۱

 

که ما را به دیدارت آمد نیاز

برآرای کار و درنگی مساز

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۲

 

براندازهٔ رستم و رخش ساز

به بن در نشان تیغهای دراز

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۲

 

بجای آر صد مرد نیرنگ ساز

بکن چاه و بر باد مگشای راز

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۵

 

در دخمه بستند و گشتند باز

شد آن نامور شیر گردن‌فراز

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهمن اسفندیار صد و دوازده سال بود » بخش ۲

 

چو آمد به نزدیک بهمن فراز

پیاده شد از باره بردش نماز

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهمن اسفندیار صد و دوازده سال بود » بخش ۳

 

شما نیز یکسر چه گویید باز

هرانکس که هستید گردن‌فراز

فردوسی
 
 
۱
۱۱
۱۲
۱۳
۱۴
۱۵
۳۱۹
sunny dark_mode