گنجور

 
۱
۲
۳
۱۲
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۲ - مرداس تازی و فرزند ناخلفش ضحاک

 

یکی مرد بود اندر آن روزگار

ز دشت سواران نیزه گذار

گرانمایه هم شاه و هم نیک مرد

ز ترس جهاندار با باد سرد

که مرداس نام گرانمایه بود

[...]

۴۵ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۳ - داستان رویش مار بر شانه‌های ضحاک

 

چو ابلیس پیوسته دید آن سخن

یکی بند بد را نو افگند بن

بدو گفت گر سوی من تافتی

ز گیتی همه کام دل یافتی

اگر همچنین نیز پیمان کنی

[...]

۴۵ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۹

 

به سلم آگهی رفت ازین رزمگاه

وزان تیرگی کاندر آمد به ماه

پس پشتش اندر یکی حصن بود

برآورده سر تا به چرخ کبود

چنان ساخت کاید بدان حصن باز

[...]

۴۵ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی زوطهماسپ » پادشاهی زو طهماسپ

 

شبی زال بنشست هنگام خواب

سخن گفت بسیار ز افراسیاب

هم از رزم‌زن نامداران خویش

وزان پهلوانان و یاران خویش

همی‌گفت هرچند کز پهلوان

[...]

۴۵ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۸

 

چو برگشت سهراب گژدهم پیر

بیاورد و بنشاند مردی دبیر

یکی نامه بنوشت نزدیک شاه

برافگند پوینده مردی به راه

نخست آفرین کرد بر کردگار

[...]

۴۵ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۲

 

چنین گفت موبد که یک روز طوس

بدانگه که برخاست بانگ خروس

خود و گیو گودرز و چندی سوار

برفتند شاد از در شهریار

به نخچیر گوران به دشت دغوی

[...]

۴۵ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۷

 

چنان بود قیصر بدانگه برای

که چون دختر او رسیدی بجای

چو گشتی بلند اختر و جفت جوی

بدیدی که آمدش هنگام شوی

یکی گرد کردی به کاخ انجمن

[...]

۴۵ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۳

 

بداختر چو از شهر کابل برفت

بدان دشت نخچیر شد شاه تفت

ببرد از میان لشکری چاه‌کن

کجا نام بردند زان انجمن

سراسر همه دشت نخچیرگاه

[...]

۴۵ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهمن اسفندیار صد و دوازده سال بود » بخش ۳

 

غمی شد فرامرز در مرز بست

ز در دنیا دست کین را بشست

همه نامداران روشن‌روان

برفتند یکسر بر پهلوان

بدان نامداران زبان برگشاد

[...]

۴۵ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۷

 

ز درگاه پرده فروهشت شاه

به یک هفته کس را ندادند راه

جهاندار زرین یکی تخت کرد

دو کرسی ز پیروزه و لاژورد

یکی تاج پرگوهر شاهوار

[...]

۴۵ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۲

 

بمرد اندران چند گه فیلقوس

به روم اندرون بود یک‌چند بوس

سکندر به تخت نیا برنشست

بهی جست و دست بدی را ببست

یکی نامداری بد آنگه به روم

[...]

۴۵ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۶

 

سکندر چو از کارش آگاه شد

که دارا به تخت افسر ماه شد

سپه برگرفت از عراق و براند

به رومی همی نام یزدان بخواند

سپه را میان و کرانه نبود

[...]

۴۵ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۳

 

بفرمود تا رفت پیشش پزشک

که علت بگفتی چو دیدی سرشک

سر دردمندی بدو گفت چیست

که بر درد زان پس بباید گریست

بدو گفت هر کس که افزون خورد

[...]

۴۵ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱

 

کنون پادشاه جهان را ستای

به رزم و به بزم و به دانش گرای

سرافراز محمود فرخنده‌رای

کزویست نام بزرگی به جای

جهاندار ابوالقاسم پر خرد

[...]

۴۵ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزه‌گر » بخش ۱۵

 

چنین گفت بهرام کای مهتران

جهاندیده و کارکرده سران

همه راست گفتید و زین بترست

پدر را نکوهش کنم در خورست

ازین چاشنی هست نزدیک من

[...]

۴۵ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۳۰

 

وزیر خردمند بر پای خاست

چنین گفت کی خسرو داد و راست

جهان از بداندیش بی بیم گشت

وزین مرزها رنج و سختی گذشت

مگر نامور شنگل از هندوان

[...]

۴۵ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۴۰

 

سواری ز قنوج تازان برفت

به آگاهی رفتن شاه تفت

که برزوی و ایرانیان رفته‌اند

همان دختر شاه را برده‌اند

شنید این سخن شنگل از نیک‌خواه

[...]

۴۵ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۴

 

کنون شیون باربد گوش دار

سر مهتران را به آغوش دار

چو آگاه شد بار بد زانک شاه

بپرداخت بیداد و بی‌کام گاه

ز جهرم بیامد سوی طیسفون

[...]

۴۵ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۲۸

 

بر این گونه تا سالیان گشت شصت

جهان شد همه شاه را زیردست

پراندیشه شد مایه‌ور جان شاه

از آن رفتن کار و آن دستگاه

همی گفت ویران و آباد بوم

[...]

۴۵ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۳۴

 

غمی شد دل ایرانیان را ز شاه

همه خیره گشتند و گم کرده راه

چو بشنید زال این سخن بردمید

یکی باد سرد از جگر برکشید

به ایرانیان گفت کاین رای نیست

[...]

۴۵ بیت
فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۱۲
 
تعداد کل نتایج: ۲۲۲