گنجور

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۲ - جامی جامی

 

با گلرخ خویش گفتم ای غنچه دهان

هر لحظه مپوش چهره چون عشوه دهان

زد خنده که من به عکس خوبان جهان

در پرده عیان باشم و بی پرده نهان

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۲ - جامی جامی

 

ای ذات تو در شأن همه پاک از شین

نه در حق تو کَیفَ توان گفت نه اَیْن

از روی تعین همه غیرند صفات

با ذات تو از روی تحقق همه عین

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۲ - جامی جامی

 

بنگر به جهان سر الهی پنهان

چون آب حیات در سیاهی پنهان

پیدا آمد ز بحر ماهی انبوه

شد بحر در انبوهی ماهی پنهان

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۲ - جامی جامی

 

هرجا که وجود کرده سیراست ای دل

می‌دان به یقین که محض خیراست ای دل

هرشر ز عدم بود غیر وجود

پس شر همه مقتضای غیر است ای دل

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۲ - جامی جامی

 

مجموعهٔ کون را به قانون سَبَق

کردیم تصفح ورقاً بعد ورق

حقا که ندیدیم و نخواندیم در آن

جز ذات حق و شؤون ذاتّیهٔ حق

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۲ - جامی جامی

 

یک خط به هنر یکی به عیب اندرکش

وانگه تتق از جمال غیب اندرکش

چون جلوهٔ آن جمال بیرون زتو نیست

پا در دامان و سر به جیب اندر کش

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۲ - جامی جامی

 

آن را که فنا شیوهٔ فقر آیین است

نی کشف و یقین نه معرفت نه دین است

رفت او ز میان همی خدا ماند خدا

الْفَقْرُ اذا تَمَّ هُوَ اللّهُ این است

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۲ - جامی جامی

 

راهی است ز حق به خلق بس روشن و راست

راهی است ز خلق سوی حق بی کم و کاست

هرکس که از آن رهش رسانند رسید

هرکس که درین رهش فکندند بجاست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۲ - جامی جامی

 

بر شکل بتان ره زن عشاق حق است

لا بلکه عیان در همه آفاق حق است

چیزی که بود ز روی تقیید جهان

باللّه که همان زوجهٔ اطلاق حق است

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۲ - جامی جامی

 

ای برده گمان که صاحب تحقیقی

وندر صفت صدق و یقین صدیقی

هر مرتبه از وجود حکمی دارد

گر فهم مراتب نکنی زِندیقی

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۲ - جامی جامی

 

عالم بود ار نهر ز عبرت آری

نهری جاری به طورهای طاری

واندر همه طَوْرهای نهر جاری

سریست حقیقة الحقایق ساری

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۲ - جامی جامی

 

گر در دل تو گل گذرد گل باشی

ور بلبل بی قرار بلبل باشی

تو جزوی و حق کل است و گر روزی چند

اندیشهٔ کل پیشه کنی کل باشی

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۲ - جامی جامی

 

ای در حرم قدس تو کس را جا نه

عالَم به تو پیدا و تو خود پیدا نه

ما و تو ز هم جدا نه‌ایم اما هست

ما را به تو حاجت و ترا با ما نه

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۴ - جمالی اردستانی قُدِّسَ سِرُّه

 

خواهی که ازین ورطه به جایی برسی

یا بر سر کوی دلربایی برسی

عاشق شو و دردمند و رسوای جهان

تا بو که ازین خوان به نوایی برسی

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۴ - جمالی اردستانی قُدِّسَ سِرُّه

 

من در عجبم که هر که خواهد مردن

با خود بجز از کفن نخواهد بردن

از بهر چه آزار خود و یار کند

و آماده کند آنچه نخواهد خوردن

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۴ - جمالی اردستانی قُدِّسَ سِرُّه

 

دم را دم عشق دان و غم را غم یار

با این دم و غم توان شدن محرم یار

هر دل که درو سوز محبت باشد

زنهار جدا مبین دمش از دم یار

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۴ - جمالی اردستانی قُدِّسَ سِرُّه

 

از قید خودی به در دویدن چه خوشست

در عالم بی نشان رسیدن چه خوشست

آن روی که رشک زهره و مهر و مه است

هر دم به هزار شیوه دیدن چه خوشست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۴ - جمالی اردستانی قُدِّسَ سِرُّه

 

آن سرو روان ز بوستان دگر است

وان غنچه دهان ز گلستان دگر است

آن عطر فروشی که تو نامش دانی

هر روز به شکلی به دکان دگر است

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۵ - جلال الدین بلخی معروف به مولوی معنوی

 

جز من اگرت عاشق و شیداست بگو

ور میل دلت به جانب ماست بگو

گر هیچ مرا در دل تو جاست بگو

ور هست بگو، نیست بگو، راست بگو

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۵ - جلال الدین بلخی معروف به مولوی معنوی

 

الْجَوْهَرُ فَقْرٌ وَسِوَی الْفَقْرِ عَرَض

الْفَقْرٌ شِفاءٌ وَ سِوَی الْفَقْرِ مَرَض

الْعالَمُ کُلُّهُ خِداعٌ وَ غُرور

الْفَقْرُ مِنَ الْعالَمِ سِرٌّ وغَرَض

رضاقلی خان هدایت
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۲۹
sunny dark_mode