گنجور

عطار » خسرونامه » بخش ۲۱ - دگر بار رفتن دایه پیش هرمز

 

بیا بنشین و می بستان و می نوش

چو می خوردی سبک برخیز و مخروش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب

 

نیم آن مرغ من کز چشمهٔ نوش

شوم از شربتی آب تو خاموش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب

 

گهی صد حلقه زانزلف زره پوش

بیکدم کرد همچون حلقه در گوش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب

 

گلش گفتا ز بویی میزنی خوش

خمارت میکند از مستی دوش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب

 

چو کرد آب قدح را آن پری نوش

شد او همچون پری در آب خاموش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۵ - خواستگاری شاه اصفهان از گل

 

هوای هرمزش افگنده درجوش

وجود گلرخش گشته فراموش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی

 

گرت باید که یادآری در آغوش

قدحها زهرناکامی بکن نوش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی

 

سلام من بدان خطّ گهرپوش

که از جانش توان شد حلقه در گوش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ

 

به‌پیش خطّ او شد حلقه در گوش

درآمد خون او یک‌باره در جوش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز

 

تویی نور دل من ای پریوش

مبادا بی تو هرگز یک دمم خوش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۳ - دفن کردن گل دایه را و رفتن با خسرو به روم

 

ز بانگ دار و گیر نعرهٔ نوش

همه کشور چو دریا بود در جوش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۴ - رفتن خسرو و گل بباغ

 

کنون باری بیا تا امشبی خوش

بهم جشنی بسازیم ای پریوش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۵ - عشرت كردن گل و خسرو باهم

 

دو زلف چون دو هندوی زره پوش

منه در ترکتازی بر سر دوش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۴۲ - در صفت بربط

 

ضمیرم در جنان زیبا زند جوش

که حوران مینهندش دربناگوش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۵ - آگاهی یافتن قیصر از آمدن خسرو

 

چه عیدی بود، عیدی بود پرجوش

همه عیش و سماع و نوش برنوش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۶ - از سر گرفتن قصّه

 

مگر انصاف شد کلّی فراموش

که زهر آمد مرا حصّه ترانوش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۶ - از سر گرفتن قصّه

 

برامد از گهرهای فلک جوش

که گوهر گشت گل را حلقه در گوش

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۹ - آغاز نامۀ گل بخسرو

 

مگر گویی ز دریاهای پرجوش

خلیفهست آب را زان شد سیه پوش

عطار
 
 
۱
۴
۵
۶
۷
۸
۱۵
sunny dark_mode