گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۶ - در پردههای اسرار نی فرماید

 

چو من گر ناله و فریاد داری

وز آن دم اندر این دم یار داری

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۰۱ - در صفت وصل و دریافتن راز کل بهر نوع فرماید

 

ز دید حق بسی اسرار داری

هزاران نافهٔ تاتاری داری

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در نشانی دادن جوهر حقیقت فرماید

 

حقیقت کافری زنّار داری

که از جان مر بُتِ خود دوست داری

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

از آن نوری تو آگاهی نداری

که بر اشیا تمامت پایداری

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

چگویم ای دل و جان جان تو داری

که مردم این چنین پاسخ گذاری

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

توئی آدم خبر اینجا نداری

بهرزه عُمر در تلخی گذاری

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

یکی ذاتی دوئی اینجا نداری

از آن پیدا شده الّا تو داری

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

مشو غافل که عقل کل تو داری

ز نور جزو و کل اسرار داری

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

تو با نوحی و آگاهی نداری

که دریای حقیقت می‌گذاری

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

دل اندر بند فردا چند داری

چوامروزت یقین دلدار داری

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

حقیقت چون سر این سر نداری

که میدانم که این بت دوستداری

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۹ - جواب دادن ابلیس آن شخص سؤال کننده را

 

در آخر رحمتست و غم چه داری

که در لعنت در اینجا پایداری

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید

 

تومنصوری دوئی اینجا نداری

حقیقت بود خود را پایداری

عطار
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode