عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۵ - در طلب دوست و اعیان کل و گنج حققی یافتن و اسرار امیرالمؤمنین علی کرّم اللّه وجهه در جاة گفتن فرماید
اگردردی درون جان تو داری
چو مردان اندر اینجا پایداری
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۶ - در پردههای اسرار نی فرماید
چو من گر ناله و فریاد داری
وز آن دم اندر این دم یار داری
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۰ - در خطاب کردن با روح القدس و فضایل آن گفتن و عجز و مسکینی آوردن و تسلیم شدن در همه احوال فرماید
زهی ملک جهان داری که داری
دریغا از وفا رحمی نداری
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۰ - در خطاب کردن با روح القدس و فضایل آن گفتن و عجز و مسکینی آوردن و تسلیم شدن در همه احوال فرماید
کمالی جمله و نقصان نداری
وجود جملهٔ فرمان تو داری
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۱ - درخواب دیدن عاشق که گوش معشوق بدست گرفته و از خواب بیدار شدن و گوش خود را در دست خود دیدن فرماید
دلا خاموش چون همدم نداری
تو این عمرت بضایع میگذاری
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۶ - حکایت کردن از شیخ شبلی در بی نشانی حسین منصور از عالم و در بی نشانی یافتن فرماید
تو در اسرار جان راهی نداری
بهرزه عمر در غم میگذاری
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۰ - در جواب دادن حسین منصور بایزید را قدّس اللّه روحهما فرماید
تو دردی در یقین اینجا نداری
حقیقت عمر ضایع میگذاری
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۶ - در خطاب هاتف غیب پاکباز را و درد او را استماله کردن و دلخوشی فرماید
ز سالوسی و رزق اینجا که داری
خبر از عاشقان اینجا نداری
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۰۱ - در صفت وصل و دریافتن راز کل بهر نوع فرماید
ز دید حق بسی اسرار داری
هزاران نافهٔ تاتاری داری
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در نشانی دادن جوهر حقیقت فرماید
حقیقت کافری زنّار داری
که از جان مر بُتِ خود دوست داری
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند
از آن نوری تو آگاهی نداری
که بر اشیا تمامت پایداری
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند
چگویم ای دل و جان جان تو داری
که مردم این چنین پاسخ گذاری
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند
توئی آدم خبر اینجا نداری
بهرزه عُمر در تلخی گذاری
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
یکی ذاتی دوئی اینجا نداری
از آن پیدا شده الّا تو داری
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
مشو غافل که عقل کل تو داری
ز نور جزو و کل اسرار داری
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
تو با نوحی و آگاهی نداری
که دریای حقیقت میگذاری
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
دل اندر بند فردا چند داری
چوامروزت یقین دلدار داری
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
حقیقت چون سر این سر نداری
که میدانم که این بت دوستداری
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۹ - جواب دادن ابلیس آن شخص سؤال کننده را
در آخر رحمتست و غم چه داری
که در لعنت در اینجا پایداری
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید
تومنصوری دوئی اینجا نداری
حقیقت بود خود را پایداری