×
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲
ای که در راه خدایت چشم غیرت رهبرست
باغ را بنگر که از آثار رحمت اخضر است
کیف یحیی الارض بعد الموت را نظّاره کن
تا عیان گردد ترا بعثی که حشر اکبر است
سبغة الله را نگر آثار قدرت را به بین
[...]
۲۰ بیت
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۲
هدهدی کو که از سبا گوید
خبر یار آشنا گوید
کو سلیمان که رمز منطق طیر
از خدا گیرد و بما گوید
کو خضر تا که موسی جانرا
[...]
۲۰ بیت
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸۹
ای که دانی سرّ ما را مو بمو
شمهٔ احوال ما با ما بگو
چیستیم و از چه و بهر چهایم
کیست نحن کیست کنت کیست هو
بحرهای راز پنهان کردهٔ
[...]
۲۰ بیت
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵۱
در کشور حسن آن یگانه
شد ساخته صدهزار خانه
این طرفه که نیست هیچ دیار
در هیچ سرا جز آن یگانه
دیار خود است و دار هم خود
[...]
۲۰ بیت
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶۱
شور عشقی در جهان افکندهای
مستیی در انس و جان افکندهای
کردهای پنهان محیط بیکران
قطرهای زان در میان افکندهای
جلوه داده حسن را زان جلوه باز
[...]
۲۰ بیت