خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۶ - سیامک
جهان سر به سر خون فشان است و بس
نماند بد و نیک بر هیچکس
چو آخر به دشمن بباید سپرد
همه رنجها باد باید شمرد
جهاندار هوشنگ با رای و داد
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۱۱ - ایضاً
چون گشت سوار آنک بهنگام سواری
جولانگه که پیکر او عالم بالاست
زد پاشنه بر استر و از جای بر انگیخت
ز انسان که ازو استرک خسته امان خاست
استر چو بتنک آمد ازو بانک بر آورد
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۱۲ - وله
تا چند کنی عرض عروض ای ز جهالت
ناکرده جوی حاصل و مغرور بتحصیل
بس زن که بود نادره گوی و سخن آرای
نی همچو شما غرّه بدرّاعه و مندیل
از وزن چه پرسید که بیرون ز شمارست
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۱۴ - وله
بعمر این آرزو دارم که بینم
عزیزی چند را در اصفهان خوار
کمال الدین مظفر گشته در خاک
جمال الدین ساوی زنده بر دار
یکیرا در بن چاهی نگون سر
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۶ - فی طلب الثوب
ای ز ما مستغنی و امثال ما
بر شما احوال ما پوشیده نیست
ماجرای بنده اصغا کن از انک
بر شما این ماجرا پوشیده نیست
بر تنم پوشیدنی اینست و بس
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۷ - فی صِفة صَفة الملک الاعظم ابراهیم الابرقوهی
ای صفّه کز صفاز خورنق نمونه ئیست
گوئی که جفت طاق سپهر معظّمست
چون هست با نیش ابراهیم ازان قبل
مانند کعبه قبله ی اولاد آدمست
پیوسته قطب دولت و دین را قرار باد
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » قطعات » شمارهٔ ۲۲ - فی الشکایة من بعضی الارذال
ای سکّهات قراضهٔ اقبال را عیار
بیطلعت دراهم افضال ناسره
طاوس سدره قهقهٔ شوق میزند
بر درگه رفیع تو چون کبک بردره
داری روا که خبث کند در قفای من
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۷۵
آخر اول بگیر و اول آخر
چارم پنجم دگر اضافت آن کن
باز بگیر از کمیش حرف دوم را
نام بتی ماه روی پسته دهان کن
منقلبش کن که گرددت همه ثابت
[...]