گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۸ - وله سترالله عیوبه

 

هرگز به جان فرا نرسی بی‌فروتنی

خواهی که او شوی تو، جدا گرد از منی

زنهار ! قصد کندن بیخ کسان مکن

زیرا که بیخ خویشتنست آنکه می‌کنی

نیکی کن، ای پسر تو، که نیکی به روزگار

[...]

۱۸ بیت
اوحدی
 

اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۰ - وله علیه الرحمه

 

جهان به دست تو دادند، تا ثواب کنی

خطا ز سر بنهی، روی در صواب کنی

فلک چو نامه فرستد ز مشکلی به جهان

به فکر خویشتن آن نامه را جواب کنی

شود به عهد تو بسیار فتنه‌ها بیدار

[...]

۱۸ بیت
اوحدی
 

اوحدی » منطق‌العشاق » بخش ۱۴ - نامهٔ دوم از زبان عاشق به معشوق

 

تو ای مهجور سر گردان، کدامی؟

کسی نامت نمیداند، چه نامی؟

چه مرغی وز کجایی؟ چیست حالت؟

که در دام بلا پیچید بالت

چه مینالی ز دل با دل؟ چه کردی

[...]

۱۸ بیت
اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۶ - در ستایش خرد

 

ای نخستینه فیض عالم جود

اولین نسخهٔ سواد وجود

روح در مکتبت نو آموزی

ابد از مد مدتت روزی

آسمان ترا زمین سایه

[...]

۱۸ بیت
اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۲۴ - در تکوین نباتات و اشجار

 

وین چهار آخشیج را به درست

چون پدید آمد امتزاجی رست

نفس روینده رام ایشان شد

جنبش راست کار ایشان شد

شغل این نفس را به طبعی راست

[...]

۱۸ بیت
اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۳۳ - دوم در کیفیت معاش جمهور و درآن چند بند سخنست اول در معاش اهل دنیا

 

نوبهارست و روز عیش امروز

بهل این اضطراب و طیش امروز

وقت یاریست، دوستان دستی

جای رحمست بر چنان مستی

گر چه جای غمست، غم نخوریم

[...]

۱۸ بیت
اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۲۱ - در عروج روح به عالم اصلی

 

پدری داری اندرین بالا

گشته در اصل و در گهر والا

گر ازین قبه ره به دریابی

خویش را پیش آن پدر یابی

پدرت را برادران هستند

[...]

۱۸ بیت
اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۲۹ - در معذرت و فروتنی خود و تاریخ کتاب

 

خاطر پاک ساکنان قبور

« روح الله روحهم بالنور »

همه پرداختند پیش از من

اندرین باب نظم بیش از من

چه نویسد کسی بدان پاکی ؟

[...]

۱۸ بیت
اوحدی