گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷ - وله سترالله عیوبه

 

چرخ گردان روشن از رای منست

دور گردون کار فرمای منست

گردن و گوش عروس نطق را

زین و زیب از نطق زیبای منست

غرهٔ روی معانی تا ابد

[...]

۱۷ بیت
اوحدی
 

اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵ - وله روحه‌الله‌روحه

 

لاف دانش می‌زنی، خود را نمی‌دانی چه سود؟

دعوی دل کرده‌ای، چون غافل از جانی چه سود

نفس را بریان و حلوا می‌دهی، او دشمنست

دشمنان را دادن حلوا و بریانی، چه سود

گر خدا را بنده‌ای، بگذار نام خواجگی

[...]

۱۷ بیت
اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۶۶ - در صفت طلب علم

 

خنک آن پردلان دین پرور

دل بدین صرف کرده، جان بر سر

همه نزدیک خلق و دور از خویش

به توکل نشسته سر در پیش

خون خود بهر دین فدا کرده

[...]

۱۷ بیت
اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۸۵ - در تلقین ذکر

 

ذکر بیفکر علم بی‌عملست

دل بیعشق چشم پر سبلست

حلقهٔ ذکر حلقهٔ دل تست

گلهٔ ما ز حلق پر گل تست

ذکر در دل چو جای کردو نشست

[...]

۱۷ بیت
اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۸۸ - در آداب مریدی

 

طلبت چون درست باشد و راست

خود در اول قدم مراد تراست

حق چو خواهد که بنده راه برد

از بدیهایش در پناه برد

بنده توفیق را چو اهل شود

[...]

۱۷ بیت
اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۹۲ - در فضیلت بی‌خوابی

 

عز ناخفتن، ار تو هستی کس

نص یا «ایهاالمزمل» بس

شود از آب چشم و بیداری

بر زبان چشمهٔ سخن جاری

خواب را گفته‌ای برادر مرگ

[...]

۱۷ بیت
اوحدی