گنجور

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۴۱

 

نی به میناکار دارم، نی به خم، نی با سبو

ساقیا چندان بده ساغر که گویم بس، مده!

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۴۲

 

چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری مخواه

خویش را در زیر بار یک جهان خواری مخواه

تا توان از تلخ و شیرین جهان پرهیز کرد

همچو چشم خوبرویان، غیر بیماری مخواه

در لباس خرمی صد عقده می روید ز دل

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۴۳

 

روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده

شاید خدا ببخشد، از آبروی باده

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۴۴

 

باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده

بوی پرواز گرفتن به قفس پیچیده

غیر ما جورکشی همره این قافله نیست

ناله ماست که در گوش جرس پیچیده

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۴۵

 

گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ما

واشود گر از سر ما، عقل چون دستار کهنه

چون به تن پیری درآید، زیب و زینت را نشاید

نقش نو کی خوش نماید، بر در و دیوار کهنه

عمر شاعر چون فزاید، بیتش از خامی برآید

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۴۶

 

ز بس می روید امشب از چراغ ما گل شادی

به دست عندلیبش می توان دادن چو گلدسته

بدین رم کرده طالع، دامن وصلش چه سان گیرم

جهد از دست مردم صید [و] دام از دست من جسته

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۴۷

 

پژمرده بود حسن بت دست رسیده

رنگ گل ناچیده ندارد گل چیده

گر مردمک از گریه به صد آب بشوید

بیرون نرود نقش تو از پرده دیده

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۴۸

 

شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله ده

زود نمی روم ز خود، باده دیرساله ده

زمزمه ریزساز را، قلقل شیشه بشنوان

دردکش خمار را، نغمه به جای ناله ده

از من بینوا مکن ننگ و ز دودمان رز

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۴۹

 

دست رد بر ساغر صهبا منه

بدعتی در قبله مینا منه

صدهزاران چون تو بلبل دیده است

دل به عهد آن گل رعنا منه

کشتی ما را به ساحل واگذار

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۵۰

 

تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم

چه عجب که در جوانی، قد ما شود خمیده

دل ما ز دام آن گل، نکشد به سوی دیگر

به قفس نشسته رنگی که ز روی ما پریده

قدح شراب گلگون، چو گرفته بوسه از وی

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۵۱

 

از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو مشک

آورده بخت، روز مرا از وطن سیاه

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۵۲

 

ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان را

کسی هرگز صدا نشنیده از پرواز پروانه

مزن پروانه را طعن سکوت ای بلبل خوشخوان

که از بسیار نالیدن، گرفت آواز پروانه

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۵۳

 

در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر

نخورد بند قبایت اگر آهسته گره

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۵۴

 

کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به یار

گفتمش عذری، ولی بسیار بدتر از گناه

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۵۵

 

می بکش، می ولی حکیمانه

خرد از کف مده چو دیوانه

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۵۶

 

بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ریخت

چشم تا کار کند، ناز و نیاز افتاده

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۵۷

 

به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده

لب تشنه را چه حاصل، که به کوزه آب مانده

لب جویبار چشمم، نخورد چه سان تاسف

که رمیده عکس آن گل، تپشی به آب مانده

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۵۸

 

یارب از نسرین، چراغ لاله را پروانه ده

دود ریحان را زگل، جوشی در آتشخانه ده

سنبل این دشت، بوی زلف لیلی می دهد

طره اش را از نسیم بید مجنون، شانه ده

می زند واعظ به سرمستان بزم عشق، طعن

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۵۹

 

کسی که دیده ور افتاده در سرای وجود

به نیم حجره، قناعت چو مردمک کرده

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۶۶۰

 

دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت

به غیر علم فراموشی ام به یاد مده

دهد مراد به مردم زمانه از ره جود

به ما که دشمن جودیم گو مراد مده

طغرای مشهدی
 
 
۱
۳۱
۳۲
۳۳
۳۴
۳۵
۴۳
sunny dark_mode