سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۴۱ - جامه فروش
نگار جامه فروشم خوش است بالایش
کشم چو جامه در آغوش قد رعنایش
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۴۲ - خواص گوی
شوخ خواص گوی ز درد من آب شد
داروی کار داد و مقید به خواب شد
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۴۳ - شیشه گر
نگار شیشه گرم غایب است در نظرم
اگر به دست من افتد به شیشه خانه برم
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۴۴ - پتک فروش
ماه پتک فروش به پل کرده ماجرا
از دست او گرفتم و کردم به زیر پا
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۴۵ - ارباب زاده
ارباب زاده رفت و دلم را فگار کرد
غمهای او به دهر مرا پای کار کرد
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۴۶ - مشک ساز
ای دوستان ز شوخ مشک ساز الحذر
دوکان اوست پر ز مشک های گربه سر
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۴۷ - غربال باف
دلبر غربال باف امشب مرا خوشحال کرد
همره من رفت و روی خانه را غربال کرد
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۴۸ - سه تاری
شوخ سه تاری مرا هر روز می گردد دچار
لیک می آید به سوی خانه ام شبهای تار
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۴۹ - سه تاری
شوخ سه تاری که می گوید به عشاقان نوا
خانه من رفت از تار سرش آمد صدا
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۵۰ - بربند باف
دلبر بربندبافم را رگ جهانهاست تار
روز و شب باشد به عشاقان خود در عین کار
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۵۱ - طراح
دلبر طراح من دارد عجب آی و روی
کرده پیدا از برای عاشقان طرح نوی
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۵۲ - نقاش
دلبر نقاش من دارد رخ چون آفتاب
عاشقان را بیند از دور و زند نقشی بر آب
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۵۳ - جلودار
با جلودار امردی گفتم مرا شو میهمان
دامن خود بر زد و شد پیش پیش من دوان
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۵۴ - صابونفروش
دلبر صابون فروش از من دل غمناک برد
خانه من آمد و صابون خود را پاک برد
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۵۵ - میخچه گر
نگار میخچه گر ساخته ز آهن ما
نشسته است به سودای میخ در یکجا
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۵۶ - کلندگر
شوخ کلندگر که به جان شعله می زند
در هر زمین که دید مرا رود می کند
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۵۷ - می فروش
می فروش امرد ز مستی با من امشب یار شد
در درون خانه من آمد و هشیار شد
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۵۸ - توقوم دوز
شوخ توقوم دوز من هرگز مرا یاور نشد
پشت و رو شد کار و بارش توقومش دیگر نشد
شوخ توقوم دوز را نو جامهای در بر نشد
تا نیامد خانه من توقومش دیگر نشد
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۵۹ - علاف
دلبر علاف سودایش مرا دلخسته کرد
عاشقان را چون علف آورد بند و بسته کرد
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۶۰ - علاف
دلبر علاف را بردم به سوی خانه دوش
گفت با من بودهای گندمنمای جو فروش
![سیدای نسفی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/nasafi.gif)