گنجور

 
اسیر شهرستانی

عقد گوهر چون صدف در آستین داریم ما

خونبهای خویش در زیر نگین داریم ما

از غبار ما فلک تعمیر زندان می کند

در دو عالم خاطر اندوهگین داریم ما

با دل دیوانه خود مصلحت ها دیده ایم

خنده بر لب جان به کف چین بر جبین داریم ما

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode