به کویش در لباس بوالهوس بسیار گردیدم
نمی دانم چرا شایسته آزار گردیدم
ز دل هم بر سر سودای او قطع نظر کردم
چه گویم از خود و از عمر خود بیزار گردیدم
گذشت آنها که شور مستیم یاد نگاهی بود
می بی التفاتی شور شد هشیار گردیدم
زصد سرچشمه خاموشیم سیراب نتوان کرد
چو آتش سوختم تا تشنه اظهار گردیدم
ندارم از تغافل شکوه ای از سرگرانی هم
نگاهش خواب مستی داشت من بیدار گردیدم
به هر زخم دل بیکار عمری کارها دارم
نپنداری که از ترک غمت هشیار گردیدم
نگاه پاک از گرد هوسها دورتر می گشت
دو گام از خویش پیش افتادم و اغیار گردیدم
حیا عیب و ادب ننگ و خموشی کفر می بوده است
همه تن دیده گشتم سرمه گفتار گردیدم
اسیر از کعبه و بتخانه در خواه و نگاهی کن
که من پر منفعل از سبحه و زنار گردیدم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان احساسات به شدت پیچیده و مشکلات عاطفی خود میپردازد. او از احساس آزار و رنج ناشی از عشق صحبت میکند و میگوید که به خاطر این عشق از خود و زندگیاش بیزار شده است. او یادآور میشود که در گذشته تحت تأثیر چشمان معشوقهاش بوده و اکنون با وجود بیتوجهی او، همچنان درگیر این احساسات باقی مانده است. شاعر به چالشهای درونی خود اشاره میکند و میگوید که حتی با وجود تلاش برای رهایی از غم عشق، در واقع بیشتر غرق در آن شده است. او همچنین بر تمایلات عرفانی و معنوی خود تأکید میکند و از فقدان آرامش و سکوت در دل خود صحبت میکند. به طور کلی، شعر بیانگر کشمکشهای عاطفی و جستجوی معنای عشق و زندگی است.
هوش مصنوعی: در دنیای عشق و آرزو، من بارها و بارها به دیدار محبوبم رفتم، اما نمیدانم چرا مستحق درد و رنج شدم.
هوش مصنوعی: از عمق دل نسبت به عشق او دست برداشتم. چه بگویم؟ من از خودم و از زندگیام ناامید شدم.
هوش مصنوعی: گذشت آن زمانهایی که با شوق و هیجان غرق در احساسات بودم، یادآور نگاهی بود که من را نسبت به بیتوجهی آگاه کرد و باعث شد به واقعیتها برگردم و هشیار شوم.
هوش مصنوعی: از صد سرچشمه خاموش، نمیتوان سیراب شد. چون آتش درونم را به جان سوختم، حالا که تشنهام، خود را نشان دادهام.
هوش مصنوعی: من از بیتوجهی هیچ شکایتی ندارم و از شغل و سرگرمی هم ناراضی نیستم. او در حالتی خوابآلود به من نگاه کرد و من در مقابل بیدار شدم.
هوش مصنوعی: به خاطر درد و غم فراوانی که در دل دارم، همیشه مشغول کارها و فعالیتها هستم. تصور نکن که به خاطر دوری از تو و غم تو، به آرامش رسیدهام.
هوش مصنوعی: با نگاهی خالص و بدون آلایش، از تمایلات نفسانی فاصله گرفتم. به گونهای پیش رفتم که از خودم دور شدم و در نتیجه، از دیگران جدا شدم.
هوش مصنوعی: من در طول زندگیام تحت تأثیر حیا و ادب قرار گرفتم و فهمیدم که سکوت و عدم بیان احساسات، ممکن است به نوعی کفر و بیاعتنایی به حقیقت باشد. حالا میدانم که باید به حرفهای خود اهمیت بدهم و با اعتقاد راسخ آنها را بیان کنم.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر از احساس اسارت خود در میان دو دنیای متفاوت صحبت میکند، یکی فضای معنوی و مقدس کعبه و دیگری فضای مادی و دنیوی بتخانه. او از آنچه که بر او گذشته، نگاهی آکنده از نگرانی و ضعف به خود دارد و میگوید که به دلیل ناتوانی و بیعملیاش، به مانند یک شیء بیحس و منفعل شده است. در واقع، او به تضاد بین معنویت و مادیگرایی اشاره دارد و از احساس عدم تأثیرگذاری خود رنج میبرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
منه انگشت بر حرفم، اگر درد سخن داری
که بر هر نقطه من صد بار چون پرگار گردیدم
به سودای هوس عمری درین بازارگردیدم
کنون گرد سرم گردان که من بسیار گردیدم
ندیدم جز ندامت ساز استغنای این محفل
کف دست حنایی کردم و بیکار گردیدم
فلک آخر به جرم قابلیت بر زمینم زد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.