همچو خس آیینه پرداز شرارم کرده اند
همچو جوهر وقف تیغ آبدارم کرده اند
تا کنم پرواز بال از زخم تیغم داده اند
تا سبک برخیزم از پستی غبارم کرده اند
دور گرد صیدگاه التفاتم دیده اند
وز تغافلهای پی در پی شکارم کرده اند
بهر زهر آشامی غم کام تلخم داده اند
از برای ترکتاز شعله خارم کرده اند
بلبل و پروانه از بس پاکبازم دیده اند
از هوا داری گل آتش نثارم کرده اند
خضر راه من به کوی آشنا بیگانگی است
بحر آشوب فراق بیقرارم کرده اند
تا نگردد خضر راه قرب من بیگانگی
از قرار آشنایی بیقرارم کرده اند
بار بی برگی به نخل باغ عیشم داده اند
خون سرسبزی طراز نوبهارم کرده اند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر شامل احساسات عمیق شاعر است که به زخمها و غمهای خود اشاره دارد. او خود را مانند خس (علف) و جوهر تیغ میداند که به او آسیب رساندهاند و به او اجازه پرواز نمیدهند. از طرفی، انسانها هم به او توجهی نمیکنند و باعث اندوه بیشتر او شدهاند. او همچنین به عشق و تمایل به زیبایی اشاره میکند و میگوید که از پاکبازیاش آتش به او میریزند. شاعر احساس میکند که در مسیری پر از غم و بیگانگی قرار دارد و این فراق باعث بیقراری او شده است. در نهایت، او به بار بیبرگی و کمرنگ شدن زندگیاش اشاره میکند.
هوش مصنوعی: مانند علفی که در آتش میسوزد، من را نیز تحت تاثیر قرار دادهاند و مانند مایعی که بر تیغ تیز ریخته میشود، وجودم را سرشار از حیات و انرژی کردهاند.
هوش مصنوعی: به خاطر جراحتی که بر جسمم وارد شده، نتوانستهام پرواز کنم و همچنان در خاک و غبار پایین ماندهام. این زخمها باعث شدهاند که نتوانم به آسانی از زمین برخیزم.
هوش مصنوعی: در اطراف من، شکارگاه پر از توجهات است و به خاطر نادیده گرفتنهای مکرر، مرا گرفتار کردهاند.
هوش مصنوعی: برای من زهر غم را آماده کردهاند و به خاطر تهاجم به من، شعلههای سوزان را در وجودم ایجاد کردهاند.
هوش مصنوعی: بلبل و پروانه به خاطر عشق و ارادت من به گل، من را بسیار پاکباز و فداکار دیدهاند و به همین خاطر از عشق من آتش به دل دارند.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر احساس ناامنی و بیگانگی خود را ابراز میکند. او میگوید که در مسیر عشق به فردی آشنا، احساس کفریتی دارد. جدایی و دوری از آن شخص باعث شده است که در درونش تلاطمی ایجاد شود و آرامش را از او بگیرد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که خضر (نماد راهنما) به من راه قرب و نزدیکی نشان ندهد، بیگانگی و دوری از آشنایان، مرا ناآرام و بیقرار کرده است.
هوش مصنوعی: یک نخل بیثمر در باغ شادی من قرار دادهاند و خون سرسبزی را که نشانه بهار نو است، از من گرفتهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.