هوا گلشن به گلشن می کشد دیوانه ما را
زخون توبه موج گل کند پیمانه ما را
شرابت دام می چیند تغافل جام می بخشد
به ما گر واگذارد دل وفا بیگانه ما را
سپند چشم بدکام دو عالم می توان کردن
شرابت می پرستد گریه مستانه ما را
ز رویت شعله ها گلشن ز خویت شمع ها روشن
تماشا برگ گل سازد پر پروانه ما را
خرابی صندل درد سر تعمیر عالم شد
به سیل امتحان تا کی دهی ویرانه ما را
ز وحشت باج می گیرد به الفت تاج می بخشد
بیا شرمنده حسرت مکن دیوانه ما را
اسیر آن طفل بدخو رام آسایش نمی گردد
مبادا بشنود در خواب هم افسانه ما را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره تأثیر عشق و زیبایی بر روح و جان انسان است. شاعر از احساسات شدید و دیوانهوارش در برابر معشوق میگوید و تصویری زیبا از عشق و اشتیاق را به تصویر میکشد. او به نکات مختلفی از جمله تأثیر عشق بر دل و زندگی اشاره میکند و توصیفاتی از شعلهها و گلها به مثابه نمادهای عشق و زیبایی دارد. همچنین، شاعر به دردها و چالشهای زندگی اشاره میکند و از احساس حسرت و ناامیدی که ناشی از این عشق است، صحبت میکند. در کل، شعر حس عمیق و پیچیدهای از عشق و دلتنگی را منتقل میکند.
هوش مصنوعی: هوا، مانند باغی سرسبز و خوشبو، ما را با شور و شوقی دیوانهوار به سمت خود میکشد و خون توبهمان را به گونهای میریزد که پیمانهامان پر از احساسات و اندوه میشود.
هوش مصنوعی: شراب تو ما را به دام میکشد و غفلت از این مینوشیم. اگر دلمان وفا را رها کند، بیوفایی برای ما غریبه میشود.
هوش مصنوعی: چشم بدخواهان در این دنیا میتواند هر آسیب و ضرری به انسان برساند، اما عشق و شور و حال ما به این خوشی و ش مسئولیتی ندارد و مانند شرابی است که همه جا آن را میپرستند.
هوش مصنوعی: از زیبایی چهرهات گلزارها به آتش میافتند و از وجود تو شمعها روشن میشوند. تماشای تو برای ما مانند دیدن گلهاست و پروانهها را به سوی خود جذب میکند.
هوش مصنوعی: خرابی صندل و درد ناشی از آن باعث شده تا جهان با امتحانات دشواری مواجه شود. تا چه زمانی باید ما را به حال ویران و آسیبدیده رها کنی؟
هوش مصنوعی: شخصی که به خاطر ترس و وحشت، از دیگران چیزهایی میگیرد، با محبت و نزدیک شدن به او، میتواند چیزهای ارزشمندی به دیگران هدیه دهد. پس بیا و نگران حسرت خود نباش، زیرا او در حقیقت دیوانهای است که میتواند عشق و احساسات عمیق را به دیگران منتقل کند.
هوش مصنوعی: کودک بدخلق که به او وابستهام، هرگز آرامش نخواهد یافت؛ زیرا نگرانم که خوابش را بیدار کند و داستان ما را بشنود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خدایا درپذیر این نعره مستانه ما را
مکن نومید از حسن قبول افسانه ما را
در آن صحرا که چون برگ خزان انجمن فرو ریزد
به آب روی رحمت سبز گردان دانه ما را
زمین مرده احیا کردن آیین کرم باشد
[...]
الهی آشنا کن ساقی بیگانه ما را
که از زهر نگاهی پر کند پیمانه ما را
دل از بی دردی آمد در فغان سودای عشقی کو
که در زنجیر خاموشی کشد دیوانه ما را
حدیث درد عشق ما به نام دیگران گویید
[...]
مپرس از شورش صحرای دل دیوانهٔ ما را
نمک سایی بود در دیده کار، افسانهٔ ما را
شراب آتش آلودی، حریفان در قدح دارم
در این محفل که می بوسد لب پیمانهٔ ما را؟
بگو صیاد ما، در دام ریزد دانه ما را
که شاید بشنود مرغی دگر افسانه ما را
مرا در بندبند افتاد چون نی آتش غیرت
که سوزد شمع بزم دیگری پروانه ما را
حریفان را پر از صهباست جام عیش و حیرانم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.