چون رسول خدا به امر خدا
عزم فرمود تا به دار بقا
حوریان صف زدند رد گردش
گرد او بود گرد بر گردش
علمش آمد که یار غار تو ام
عمل آمد که دوستدار تو ام
اعتقاد آمد و جمالی خوش
حال آمد چه حال ، حالی خوش
جلوه کرده مقام او ، او را
ره نموده کلام او ، او را
روح پیغمبران به استقبال
آمده از برای عزّ و کمال
رحمت حق نزول فرموده
عذر امّت قبول فرموده
اول صبح و عاقبت محمود
به سلامت عزیمتی فرمود
جان پاکش ز تن عزیمت کرد
حس و روحش روان عزیمت کرد
رفت رضوان ز روضه کف بر کف
زده خال سیه بدو مطرف
جنّت آراسته که شاه آمد
مظهر حضرت اله آمد
جمع یاران چو آنچنان دیدند
غم دین داشتند و ترسیدند
که مبادا که دین خلل یابد
دشمنی از میانه بشتابد
رفتن او مثل به خواب زدند
چنگ در سنّت و کتاب زدند
نیک دریاب این سخن به تمام
تا بیابی مراد خود والسلام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.