عاشقی کو سر به پای ما نهاد
روی خود در جنت المأوا نهاد
از سر دنیی و عقبی درگذشت
هر که پا با ما درین دریا نهاد
بر در میخانه هر کو بار یافت
سروری گردید و سر آنجا نهاد
کار ما چون از بلا بالا گرفت
مسند والای ما بالا نهاد
پانهد بر فرق عالم هر که سر
بر در یکتای بی همتا نهاد
رو به مه بنمود نور آفتاب
روشنی در دیدهٔ بینا نهاد
نعمت الله را به ما انعام کرد
خوان انعامش برای ما نهاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشق، شوری در نهاد ما نهاد
جان ما در بوتهٔ سودا نهاد
گفتگویی در زبان ما فکند
جستجویی در درون ما نهاد
داستان دلبران آغاز کرد
[...]
روی با ابسال در صحرا نهاد
در فضای جانفشانی پا نهاد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.