نور رویش آفتابی دیگر است
سایهٔ او ماهتابی دیگر است
زلف او درتاب رفت از دست دل
تاب او را پیچ و تابی دیگر است
گفتمش جان و دل جانان توئی
گفت آری این جوابی دیگر است
نقش می بندم خیالش را به خواب
خوش بود این خواب خوابی دیگر است
جرعهٔ جام شراب ما بنوش
تا بدانی کاین شرابی دیگر است
ای که می گوئی حجاب من نماند
این نماندن هم حجابی دیگر است
جام پر آبست نزد ما حباب
جام ما آب و حبابی دیگر است
سید ما تا غلام عشق اوست
در جهان عالیجنابی دیگر است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
عشق را ابری و آبی دیگر است
آسمان و آفتابی دیگر است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.