بستیم کمر به خدمت او
رفتیم روان به حضرت او
چیزی که تو را به او رساند
آن نیست به جز محبت او
عالم چو وجود یافت از وی
مرحوم بود به رحمت او
منعم چو به نعمت خدائی
منعم باشی به نعمت او
هر بندهٔ صادقی که بینی
جان داده برای خدمت او
او داده به ما هر آنچه داریم
داریم هزار منت او
مائیم و حضور نعمت الله
خوشوقت به یمن همت او
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.