گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

حضرتی غیر او نمی دانم

گر تو دانی بگو نمی دانم

هر که گوید که غیر او باشد

مشنو از وی بگو نمی دانم

عین او را به عین او جویم

به از این جستجو نمی دانم

می خمخانه پاک می نوشم

کوزه ای یا سبو نمی دانم

برو ای عقل و گفتگو بگذار

مستم و گفتگو نمی دانم

هو هو لا اله الا هو

من چه گویم جز او نمی دانم

سید عاشقان یک رویم

عاقلانه دو رو نمی دانم