در خرابات فنا جام بقا می نوشم
می عشقست به فرمان خدا می نوشم
جام می در کف و در کوی مغان می گردم
شادی ساقی باقی به صفا می نوشم
بر من عاشق سرمست حلال است مدام
دُرد دردی که به ازصاف دوا می نوشم
چشم سرمست خوشش جام میم می بخشد
نه شرابی که تو گوئی که چرا می نوشم
جرعه ای نوش نکردی ز می لعل لبش
تو چه دانی که من این می ز کجا می نوشم
توبه کردم که دگر توبه نخواهم کردن
گر خدا عمر دهد می ابدا می نوشم
نعمت اللهم و با ساقی سرمست حریف
باده از صدق و نه از روی و ریا می نوشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.