شیخ محمود شبستری
»
سعادت نامه
»
باب اول
»
فصل دوم
»
بخش ۱ - الفصل الثّانی فی توحیده تعالی علم الیقین
وحدت تو ز کثرت اشیا
هست مانند هستیت پیدا
جزوهای جهان زکوه و ز کاه
همه در «لا اِله الاّ اللّه»
«قل هواللّه» گفت با تو احد
باز «اللّه» گفت فرد و «صمد»
آنکه از کس نزاد و نی زاید
زو کسی، مثل او کجا شاید
شیب و بالا و مثل نبود کس
به ضرورت که او بماند و بس
همه دانند واحدیت او
از احد دم مزن فهو هُوَ هو
عقل مخلوق ره بدان نبرد
مرغ فکر اندر آن هوا نپرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع وحدت خداوند و عدم قابل مقایسه بودن او با مخلوقات اشاره دارد. شاعر میگوید که وحدت خدا مانند وجود خود اوست و همه چیز در این وحدت خود را به نمایش میگذارد. او به یکتایی خداوند و بینظیری او تأکید میکند و بیان میکند که هیچکس نمیتواند مشابهی برای او پیدا کند و درک عقل انسانی نمیتواند به حقیقت وحدت او برسد. در نهایت، شاعر بر این نکته تأکید میکند که خداوند از جنس و زادگی نیست و تمام موجودات در برابر او واحد ویکسان هستند.
هوش مصنوعی: وحدت تو در میان چیزهای متنوع مانند وجود تو قابل مشاهده است.
هوش مصنوعی: تمام اجزای جهان از فخر و غرور و مادیت، در حقیقت به این جمله معنوی و عمیق ختم میشوند: «جز خدایی جز خدا نیست».
هوش مصنوعی: بگو که خداوند یکی است و بینظیر، او تنها و بیهمتاست.
هوش مصنوعی: کسی که از هیچکس به وجود نیامده و هیچکس هم نمیتواند مانند او به وجود بیاورد، مانند او نمیتوان یافت.
هوش مصنوعی: هیچکس به اندازه او در این مسیر برای ماندن و ادامه دادن ضروری نیست، با وجود تمام چالشها و ناپایداریها.
هوش مصنوعی: همه میدانند که یکتایی او از منبع بینهایت است. از این رو، درباره او صحبت نکنید؛ او همان است که هست.
هوش مصنوعی: عقل انسان نمیتواند به تنهایی راهی را که مرغ فکر در آن پرواز میکند، پیدا کند و در دنیای فکر و خیال پرواز کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.