به محیط افکن ای خرد زورق
جای باطل نماند «جاء الحق»
چند از آیات انفس و آفاق
«اولم یکف» خوان علی الاطلاق
به دلیلی، پسندیده نیست خدای
تا چوهرجائیان روی هر جای
نیست جائیت تا به هر جائی
همه جایی تویی چو برجایی
چه کند با دلیل رأی العین
وادی قدس وانگهی نعلین؟!
وقت «انّی انااللّه» آمد زود
بنه از کف عصای گفت و شنود
هر که بر حق دلیل میگوید
به چراغ آفتاب میجوید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تُن مسألهای فلسفی و الهیاتی پرداخته و میگوید که حقیقت و وجود خداوند همهجا و در همهچیز حضور دارد. او اشاره میکند که باطل نمیتواند جایی داشته باشد زیرا حق همیشه غالب است. شاعر همچنین به آیات الهی در نفس و عالم اشاره میکند و میپرسد آیا این دلایل کافی نیستند؟ او تأکید میکند که خداوند نیازی به دلیل و برهان ندارد، زیرا وجودش در همه جا محسوس است. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که حقیقت مانند نور آفتاب است که نیازی به چراغ ندارد و خود به خود شفاف و آشکار است.
هوش مصنوعی: ای خرد، به دقت محیط را مدیریت کن، زیرا در جایی که حق پدیدار شود، جایی برای باطل نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: آیا نشانههای وجود خدا در وجود انسانها و در گیتی کافی نیست؟ این موضوع به وضوح و به طور کلی مطرح شده است.
هوش مصنوعی: به دلیلی پسندیده نیست که خداوند مانند آدمیان، در هر جایی حضور داشته باشد.
هوش مصنوعی: جای خاصی برای تو وجود ندارد، بلکه در هر جایی که هستی، همه جا مال توست، همانطور که در یک مکان ثابت، حضورت حس میشود.
هوش مصنوعی: در اینجا به چگونگی تأثیرات مشهود و واقعی بر روی روح و جان انسان اشاره شده است. این شعر به نوعی بیانگر این است که دیدن و تجربه کردن چیزها، به ویژه چیزهای مقدس و روشنگر، چه احساسی را در وجود فرد ایجاد میکند و فرایند تحقق آنها چقدر میتواند عمیق و معنادار باشد. این امر شاید همچنین به موضوع انتخاب و مسیرهای زندگی نیز اشاره داشته باشد، که هر کدام تأثیری خاص دارند.
هوش مصنوعی: زمانی که به مرحله «من فقط خدا هستم» میرسیم، سریعاً گفتگو و حرف زدن را کنار بگذارید و به عمل بپردازید.
هوش مصنوعی: هر کس که به حق و حقیقت استدلال میکند، مانند کسی است که برای روشنایی به نور خورشید مراجعه میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.