بخاری مرتفع گردد ز دریا
به امر حقّ فرو بارد به صحرا
شعاعِ آفتاب از چرخِ چارم
بر او افتد شود ترکیب با هم
کند گرمی دگر ره عزمِ بالا
در آویزد بدو آن آبِ دریا
چو با ایشان شود خاک و هوا ضَمّ
برون آید نباتِ سبز و خرمّ
غذای جانور گردد ز تبدیل
خورد انسان و یابد باز تحلیل
شود یک نطفه و گردد در اطوار
وز او انسان شود پیدا دگر بار
چو نورِ نفْسِ گویا در تن آید
یکی جسمِ لطیفِ روشن آید
شود طفل و جوان و کَهل و کَمپیر
بداند علم و رای و فهم و تدبیر
رسد آنگه اجل از حضرتِ پاک
رود پاکی به پاکی خاک با خاک
همه اجزای عالم چون نباتند
که یک قطره ز دریای حیاتند
زمان چون بگذرد بر وی شود باز
همه انجامِ ایشان همچو آغاز
رود هر یک از ایشان سوی مرکز
که نگذارد طبیعت خوی مرکز
چو دریایی است وحدت لیک پر خون
کز او خیزد هزاران موجِ مجنون
نگر تا قطرهٔ باران ز دریا
چگونه یافت چندین شکل و اسما
بخار و ابر و باران و نم و گِل
نبات و جانور انسانِ کامل
همه یک قطره بود آخِر در اول
کز او شد این همه اشیا مُمَثَّل
جهان از عقل و نفس و چرخ و اجرام
چو آن یک قطره دان ز آغاز و انجام
اجل چون در رسد در چرخ و انجُم
شود هستی همه در نیستی گُم
چو موجی بر زند گردد جهان طَمس
یقین گردد «کَأَن لَّمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ»
خیال از پیش برخیزد به یک بار
نماند غیرِ حقّ در دارْ دَیّار
تو را قُربی شود آن لحظه حاصل
شوی تو بی تویی با دوست واصل
وصالِ این جایگه رفعِ خیال است
چو غیر از پیش برخیزد وصال است
مگو ممکن ز حدِّ خویش بگذشت
نه او واجب شد و نه واجب او گشت
هر آن کو در معانی گشت فایق
نگوید کین بود قلبِ حقایق
هزاران نشأه داری خواجه در پیش
برو آمد شدِ خود را بیندیش
ز بحثِ جزو و کلّ نشئآتِ انسان
بگویم یک به یک پیدا و پنهان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شاعری به تفکر در مورد چرخه زندگی و ارتباط آن با طبیعت میپردازد. در ابتدا، صحبت از بخاری است که از دریا به صحرا میبارد و این پدیده باعث ایجاد گیاهان و موجودات زنده میشود. سپس توضیح میدهد که چگونه انسان از نطفهای شکل میگیرد و مراحل مختلف زندگی را طی میکند.
در ادامه، اشاره میشود که همه اجزای عالم به مانند گیاهان هستند و از یک قطره حیات نشأت میگیرند. با گذر زمان، هر چیزی به مرکز خود بازمیگردد و نشاندهندهی یک سیکل طبیعی است.
شاعر به مقایسههای زیبایی از قبیل مظهرهای مختلف آب (بخار، ابر، باران) و تأثیر آنها بر روی زمین و موجودات زنده میپردازد. در انتها، به بررسی مفاهیم وجود و عدم، و وحدت در عین کثرت میپردازد و به مفهوم وصال و نزدیکی به حقیقت اشاره میکند و تاکید دارد که در نهایت، وجود و عدم یکپارچه خواهند شد و فقط حقیقت باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: بخاری که از دریا بلند میشود، به فرمان حق بر زمین میبارد و زمین را سیراب میکند.
هوش مصنوعی: نور خورشید از دایره چهارم بر او تابیده میشود و با هم ترکیب میگردد.
هوش مصنوعی: اگر دلگرمی و شوقی دیگر پیدا کند، باید با عزم و اراده به سمت بلندیها برود و خود را به آبِ دریا بسپارد.
هوش مصنوعی: زمانی که خاک و هوا با هم ترکیب میشوند، زندگی و گیاهان سبز و شاداب از آن بیرون میآید.
هوش مصنوعی: غذایی که انسان میخورد، به خوراکی برای جانوران تبدیل میشود و پس از مدتی، دوباره به شکل دیگری تحلیل میرود.
هوش مصنوعی: یک نطفه شکل میگیرد و در مراحل مختلف رشد میکند و از آن، یک انسان به وجود میآید که دوباره در قالبی جدید ظاهر میشود.
هوش مصنوعی: وقتی که روح گویا وارد بدن شود، یک جسم شفاف و لطیف به وجود میآید.
هوش مصنوعی: انسان در طول زندگیاش به مراحل مختلف سنی میرسد؛ از کودک به جوانی، سپس به میانسالی و در نهایت به پیری. در هر یک از این مراحل، باید علم، دانش، فهم و تدبیر را کسب کند.
هوش مصنوعی: زمانی میرسد که مرگ از حضرت مقدس فرا میرسد و پاکی به پاکی و از خاک به خاک باز میگردد.
هوش مصنوعی: تمام موجودات جهان مانند گیاهانی هستند که هر کدام یک قطره از دریاي حیات را در خود دارند.
هوش مصنوعی: زمان که میگذرد، همه چیز به وضع ابتدایی خود بازمیگردد و پایان هر چیزی شبیه به آغاز آن است.
هوش مصنوعی: هر یک از این افراد به سمت مرکز حرکت میکند، ولی طبیعت هر یک اجازه نمیدهد که به مرکز نزدیک شود.
هوش مصنوعی: وحدت مانند دریایی است عمیق و بیپایان، اما از آن، زخمها و دردهایی بیرون میآید که موجب به وجود آمدن هزاران امواج جنونآمیز میشود.
هوش مصنوعی: بنگر که چگونه یک قطره باران از دریا میآید و با اشکال و نامهای گوناگون ظاهر میشود.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف عناصر طبیعی و موجودات زنده میپردازد و نشان میدهد که همهی اینها از هم پیوستهاند. بخار، ابر، باران و نم به عنوان عناصر زمین و طبیعت ذکر شدهاند، در حالی که گل و نبات و جانور به موجودات زنده اشاره دارند. همچنین انسان کامل به عنوان قلهی این مجموعه، بالاترین مرتبه یا شکل کمال را در میان موجودات زنده معرفی میکند. به طور کلی، این بیت به ارتباط عمیق میان طبیعت و انسان اشاره دارد.
هوش مصنوعی: همه چیز در ابتدا تنها یک قطره بود و از همان نقطه، این همه اشیا و موجودات شکل گرفتند.
هوش مصنوعی: جهان شامل عقل، نفس، اجرام آسمانی و چرخهای فضا است و تمام اینها همچون یک قطرهای هستند که نشاندهندهی آغاز و پایان همه چیز میباشد.
هوش مصنوعی: زمانی که اجل به آدمی نزدیک شود، در میان آسمان و ستارهها، تمام وجود و هستی او به نیستی و عدم تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: زمانی که جهان مانند موجی به حرکت درآید، حقیقتی که وجود دارد، همچون آن است که دیروز هیچ چیزی وجود نداشت.
هوش مصنوعی: تصور و خیال به سرعت از ذهن میرود و در حقیقت تنها آنچه واقعی و درست است، باقی میماند.
هوش مصنوعی: در آن لحظه که به او نزدیک میشوی، به حقیقت و کمال خود میرسی؛ چون در کنار دوست، خود را فراموش کردهای و به وحدت میرسی.
هوش مصنوعی: به دست آوردن این موقعیت به معنای از میان بردن خیال و واهمه است؛ زیرا اگر از این جا برویم، بهشت و وصال به دست میآید.
هوش مصنوعی: نگویید که فراتر از حدود خود رفته است؛ نه او به واجب بودن رسید و نه واجب بودن به او تعلق گرفت.
هوش مصنوعی: هر کسی که در درک و فهم عمیق معانی برتری پیدا کند، دیگر نمیتواند بگوید که این حقیقتها همانند قلبی هستند که در آن حقایق نهفتهاند.
هوش مصنوعی: ای عزیز، تو هزاران فرصت و حالت مختلف در پیش رو داری؛ بهتر است به حال خودت و به آیندهات فکر کنی.
هوش مصنوعی: در مورد جزئیات و کلیات جنبههای انسانی صحبت میکنم، هر کدام را به طور جداگانه بیان میکنم، چه آنهایی که آشکارند و چه آنهایی که پنهان هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.