چو شود کز سر جرمم به کرم برخیزی
وز گناهی که از آن در خطرم برخیزی
هست خلق تو کریم از تو سزا آن باشد
کز سر زلت عاشق به کرم برخیزی
دی مرا گفتی اگر با تو نظر دیر کنم
که به یک بار چنین از نظرم برخیزی
آن میندیش که بر دل ز گناهان توام
گر غباری بود از خاک درم برخیزی
نشوی عاشق ثابتقدم ار همچون موی
در قفا تیغ زنندت ز سرم برخیزی
هرگزت دست به وصلم نرسد گر چون خاک
زیر پای آرمت از ره گذرم برخیزی
گویی آن دور ببینم که تو یک بار دگر
مست و مخمور از آغوش برم برخیزی؟
من در افتاده به تو و تو به من میگویی
کای مگس وقت نشد کز شکرم برخیزی؟
خشک جانی که مرا هست به قوال دهم
در سماع ار به غزلهای ترم برخیزی
کرمت دوش مرا گفت نمیخواهم من
کز در او چو گدایان به درم برخیزی
سیف فرغانی بنشین و مبادا که چو مرغ
گر به سنگت بزنند از شجرم برخیزی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره ی عشق و امید به کرم و بخشش معشوق است. شاعر از معشوق خود درخواست میکند که بر گناهان او ببخشد و از مقام عالی خود فرود آید تا به او نظر کند. او به توصیف احساسات خود میپردازد و بیان میکند که حتی اگر در وضعیت ناپایداری قرار گیرد، هنوز امیدوار است که معشوقش او را مورد لطف قرار دهد. در نهایت، شاعر به ناتوانی خود در دسترسی به معشوق اشاره میکند و از او میخواهد که به او نزدیکتر شود و مانند یک گدای نیازمند، او را پذیرا باشد.
هوش مصنوعی: وقتی که از سر لطف و مهربانیات به خاطر گناهانم بخواهی به من کمک کنی و از خطرهایی که به خاطر آنها دارم رهاییام بخشی، دلگرم میشوم.
هوش مصنوعی: حضور خداوند، نعمت بزرگ و خاصی است و شایسته است که از روی لطف و بزرگواری، عشق و محبت را به سوی ما به نمایش بگذارد. وقتی که انسان در پژ مری عشق و عشق ورزی گرفتار میشود، باید با دستگیری و رحمت او دوباره به سراغ نور و رحمت بینهایتش بیاید.
هوش مصنوعی: میگویی اگر نتوانم مدتی به تو نگاه کنم، به یک لحظه اینچنین از جلوی چشمانم میروی.
هوش مصنوعی: نگران گناهانت نباش، زیرا اگر چیزی در دل تو وجود دارد، مثل غباری است که به سادگی میتوان آن را کنار زد و از آن عبور کرد.
هوش مصنوعی: اگر مشقتها و مشکلات تو را از پا درآورند، عشق واقعی تو باعث نمیشود که ایمان و ارادتت به محبوب تغییر کند. در چنین حالتی، باید با قدرت و استقامت بیشتری به عشقات ادامه دهی.
هوش مصنوعی: هرگز به وصلت نخواهم رسید، حتی اگر مانند خاک زیر پای تو در گذر باشم و تو از این مسیر برامدی.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که من تصویری از آن دور را میبینم که تو یکبار دیگر مست و سرمست از آغوشم بلند میشوی؟
هوش مصنوعی: من به تو علاقهمندم و درگیر عشق تو هستم، ولی تو به من میگویی که الان وقت مناسب برای جدا شدن از این عشق نیست.
هوش مصنوعی: اگر دل سرد و بیروحی داشته باشی، حتی وقتی در حال رقص و پایکوبی هستم، اگر به شعرهای شادابم گوش بدهی، ممکن است به زندگی و شور و شوق روی آورده و بیدار شوی.
هوش مصنوعی: دیروز کرامت تو به من گفت که نمیخواهم، چون گدایان از در من بیرون میروی.
هوش مصنوعی: سعدی، ای فرغانی، آرام بگیر و نگذار مانند پرندهای که وقتی به او ضربه میزنند از روی درخت بیفتد، تو نیز از موقعیت خود پایین بیایی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا کی ای آتش سودا به سرم برخیزی
تا کی ای ناله زار از جگرم برخیزی
تا کی ای چشمه سیماب که در چشم منی
از غم دوست به روی چو زرم برخیزی
یک زمان دیده من ره به سوی خواب برد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.