افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۲ - اختر برج جمال
... داده ز بس سیم و زر دست تو بر این و آن
از در و گهر تهی است مخزن گنجوریم
وز در سیمین بری است کیسه اصداف و کان ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۲۵ - سر عشق
... هرکه از سر عشق باخبر است
عشق گنج است و عاشقی گنجور
عشق دریا و عاشقی گهر است ...
صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۲۱ - قصیده در مدح شاه ولایت امیر مومنان(ع)
... حصن حیات باره هستی حصار جان
گنجور عمر و میوه قلب امیدوار
از نعمت جهان شده راضی بنان جو ...
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان اول » بخش ۱۰۴ - شرح حال ابن سعد لعین و پدرش سعد وقاص لعنته الله علیهما
... که دارد سروریش من چند موی
بدو گفت گنجور علم خدای
که ای اهرمن زاده ی تیره رای ...
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان دوم » بخش ۱ - توحید یه مقدمه ی خیابان دوم
... مر او را چو خود بی همال آفرید
نبی گنج حق بود و گنجور اوی
علی بود با یازده پور اوی ...
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان دوم » بخش ۲ - در ستایش حضرت خلیفه الله فی الارض امام عصر عجل الله فرجه
... گشاینده ی ششدری کشورا
یکی گنج که دادار گنجور اوست
دو گینی پر از پرتو نور اوست ...
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۲۶ - تشریف فرمایی امام به خیمه ی فرزند
... بدو داد هر آنچه بایست داد
به گنج ولایتش گنجور کرد
سپس رخ بدان شاه رنجور کرد ...
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۶۶ - سلاح نبرد خواستن امیر و خطاب او با جوشن
وزان پس به گنجور گفتا برو
بیاور همان دشنه ی سر درو ...
... همان رمح چون پر غمان مرا
برفت و بیاورد گنجور او
سلیح نبردش به دستور او
به گنجور کرد آفرین و فره
گرفت آن گریبان چینی زره ...
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » مدایح » شمارهٔ ۱۵ - مولود ختم ولایت زمان عجل الله فرجه
... دریده چاک گریبان بسوزن مژگان
بدست دزد دهی گنج چند بی گنجور
بکام گرگ نهی گله چند بی چوپان ...
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » مدایح » شمارهٔ ۱۶ - عید مولود امیر مومنان
... چه بیم دارد برق از بزرگی خرمن
نه گر عطای تو را دست ابرشد گنجور
نه گر سخای تو را قعر بجرشد مخزن ...
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - فی الحکم و المعارف
... خسرو گنجینه جان در دلست
گنج دل و جز دل گنجور نیست
باغ بهشتست دلم کاندرو ...
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - من مکنونات سره و فواتح افکاره و نعت حضرت ثامن الحجج ارواحنا فداه
... نو کیسه نیستم زر دولت را
گنجور گنج و کان کهن بارم
از ذرگان شمس شموسم من ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴ - در حماسه و نکوهش زمامداران ایران هنگام توپ بستن سپاهیان تزاری روس به بارگاه امام هشتم فرماید
... خاطرم رنجور از رنج و هموم آسمان
سینه ام گنجور بر گنج علوم انبیا
آنچه در بستان شجر کارم نروید جز شجن ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۴
... که شش انداز گشته هفت انداز
زانکه گنجور شه کراوغلی
در جواب ترانه شهناز ...
... ناگه اندر هوا شکارش کرد
دست گنجور شاه چون شهباز
من و سلوای آل اسراییل ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » منظومهها » رستم نامه » بخش ۴ - آوردن رستم پیغام سیمرغ را نزد بهمن شاه پور اسفندیار
... بکاهی ز جان مایه بر تن دهی
کنارنگ و گنجور تو ساو و باژ
ستانند از مه به دشنام و ژاژ ...
ادیب الممالک » دیوان اشعار » منظومهها » در تقریظ شاهنامه و مثنویات و قطعات دیگر » شمارهٔ ۱ -در تقریظ شاهنامه حکیم فردوسی طوسی در بحر شاهنامه
... ز شهنامه از هر دری راز جست
به دستور و گنجور و سالار گفت
هم از آشکار و هم از نهفت ...
طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۷
... ازآن با خاتم من نام او نقش نگین باشد
ز گنجور ازل آمد کلید گنج غم با من
به غیر از من کجا در مخزن محنت امین باشد ...
ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۳۴ - شکایت از دوریِ یار
... آسای در خرابۀ من چون گنج
بر من ببخش منصب گنجوری
پوشیدم در به رخ ز همه اغیار ...
ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۴۵ - رم
... از برای رنجبر رم مطلقا معمول نیست
تا توانند از برای گنجور رم می کنند
گر وزیری از در آید رم مفصل می شود ...
ملکالشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۸۸ - تربت سیدالشهدا(ع)
... گنج اسرار خداییست همانا که خدای
کرده گنجور وی این خواجه پاکیزه سیر
نایب التولیه کزگوهر او فخر بود ...
... شجر عصمت و عفت نه چنو دیده ثمر
باد آن خازن وگنجینه وگنجور به جای
تاکه از آب نشان باشد و از خاک اثر ...