گنجور

 
۴۱

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۳

 

... خصمی کند هر آینه در محشر آفتاب

تا نوبهار سبز بود آسمان کبود

تا لاله سایه جوید و نیلوفر آفتاب ...

ازرقی هروی
 
۴۲

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۱۶

 

... گر بر ابراهیم ریحان گشت آتش طرفه نیست

طرفه کز ریحان همی آتش فروزد نوبهار

بوستان از چشم ابرو دست باد اندر چمن ...

ازرقی هروی
 
۴۳

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۱۷

 

... گه گوش سوی بربط گه چشم سوی یار

دانم که نوبهار چنینست و بیش ازین

با هجر یاربهره ندارم ز نو بهار ...

ازرقی هروی
 
۴۴

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۱۸

 

... چون بر فراخت عید علامت بدست شب

نوروز در رسید و علمهای نوبهار

باد صبا مقدمه بود از سپاه گل ...

ازرقی هروی
 
۴۵

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۴۲

 

... باده بجوش آمد اندر میان دن

بر نوبهار انجمنی بین ز عاشقان

یک قوم گرد سبزه و یک قوم در چمن

این نوبهار آمده شش ماه رفته بود

یا رفته ای که آمده سازد روان من ...

ازرقی هروی
 
۴۶

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۴۶

 

... خدمت زجان مدیح زدل خامه از بنان

تا ارغوان نگار بود خاک نوبهار

تا زعفران فشان گذرد باد مهرگان ...

ازرقی هروی
 
۴۷

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۲ - دیگر پرسش گرشاسب از برهمن

 

... بگردند و هر ساعتی دیگرند

گهی نوبهار آید و گاه تیر

جوانست گیتی گهی گاه پیر ...

اسدی توسی
 
۴۸

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۵۲ - شگفتی جزیره هر دو زور و خوشی هوا و زمین

 

... که یک سال هرک ایدر آرام جست

هزاران اگر نوبهاران و تیر

برآید نه بیمار گردد نه پیر ...

اسدی توسی
 
۴۹

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸ - آغاز داستان ویس و رامین

 

... به مال افزونتر از کسری و قارون

گه بخشش چو ابر نوبهاری

گه کوشش چو شیر مرغزاری ...

فخرالدین اسعد گرگانی
 
۵۰

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱ - نامه نوشتن دایه نزد شهرو و کس فرستادن شهرو به صلب ویس

 

... چنان کرد آن نگار دلستان را

که باد نوبهاری بوستان را

چنان آراست آن ماه زمین ر ...

فخرالدین اسعد گرگانی
 
۵۱

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۲ - دادن شهرو ویس را به ویرو و مراد نیافتن هر دو

 

... کجا آنگه ز گشت روزگاران

در آذرماه بودی نوبهاران

چو آذرماه روز دی درآمد ...

فخرالدین اسعد گرگانی
 
۵۲

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

... به بت رویان شهر و نامداران

سرا آراسته چون نوبهاران

به زیورها و گوهرهای شهوار ...

فخرالدین اسعد گرگانی
 
۵۳

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو

 

... تبیره مرده را می کرد زنده

چنان کز بانگ رعد نوبهاران

برون آید بهار از شاخساران ...

فخرالدین اسعد گرگانی
 
۵۴

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۱ - دیدن رامین ویس را و عاشق شدن بر وى

 

... بر آتش عقل و صبرش را بسوزد

برآمد تند باد نوبهاری

یکایک پرده بربود از عماری ...

فخرالدین اسعد گرگانی
 
۵۵

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۳ - آگاهى یافتن دایه از کار ویس و رفتن به مرو

 

... ز خوشی همچو جان و زندگانی

ز بس زیور چو باغ نوبهاری

ز بس گوهر چو گنج شاهواری ...

فخرالدین اسعد گرگانی
 
۵۶

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۵ - بغایت رسیدن عشق رامین بر ویس

 

... به شبگیران چنان نالم به زاری

که بلبل بر گلان نوبهاری

سحرگاهان چنان گریم به تیمار ...

... سیاهی شب هم از موی تو باشد

رخ رنگینت باشد نوبهارم

لب نوشینت باشد غمگسارم ...

فخرالدین اسعد گرگانی
 
۵۷

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۶ - فریفتن دایه ویس را به جهت رامین

 

... بهشت ایوان و ویس او را بهشتی

رخانش بود گفتی نوبهاران

هم از چشمش برو باریده باران ...

... به بالا همچو سرو جویباری

به چهره همچو باغ نوبهاری

ز خوبی و دلیری آفریده ...

... به کوشش همچو شیر کینه دارست

به بخشش همچو ابر نوبهارست

ابا چندین که دارد مردواری ...

... همان چشمش که چون نرگس به بارست

چو ابر نوبهاران سیل بارست

همان رویش که تابنده چو ماهست ...

فخرالدین اسعد گرگانی
 
۵۸

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۸ - دیدن ویس رامین را و عاشق شدن بر او

 

... به بالا همچو سرو جویباری

فراز سرو باغ نوبهاری

دلش تنگ و دهان تنگ و میان تنگ ...

فخرالدین اسعد گرگانی
 
۵۹

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۵ - آگاه شدن موبد از رفتن رامین نزد ویس

 

... به کینه همچو شیر مرغزاری

به کوشش همچو رعد نوبهاری

هنوز از مرزهای کشور ماه ...

فخرالدین اسعد گرگانی
 
۶۰

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۰ - نشستن موبد در بزم با ویس و رامین و سرود گفتن رامین به حال خود

 

... سخنور ماه دیدم آسمانی

شکفته باغ دیدم نوبهاری

سزای آنکه در وی مهر کاری ...

فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۹۰
sunny dark_mode