بخش ۴۶ - در مدح اقضیالقضاة جمالالدیّن ابوالقاسم محمودبن محمّدِالاثیری
چون از این طایفه گذر کردی
به دگر طایفه نظر کردی
عالم عدل بینی و انصاف
همه معنی محض و دور از لاف
پیشوای امم مرّفه جمع
نور اقضی القضاة تابان شمع
مفتی اصل و فرع و وارث جود
شمع شرع محمّدی محمود
آنکه در صدر شرع تا بنشست
پای فتنه دو دست ظلم ببست
گشته در راه دین ز بهر ثبات
خاک درگاه او چو آب حیات
از غبار غرور عالم خاک
دامن و جیب او چو ایمان پاک
قفل احکام را ستوده کلید
پرّه و حلقه بیعمود که دید
چون ستونی که هست بیافسون
خیمهٔ شرع را طناب و ستون
دیده بیزحمت خیال و غرور
علم نزدیک او به عالم دور
از فرازش نبرده سوی نشیب
مگر این گنده پیر غرچه فریب
دل او سال و ماه مسکن شرع
گوش او شاهراه مَکمن شرع
دین ایزد ز بود او شادان
خانهٔ شرع ازوست آبادان
دل پاکش چو قبلهٔ ایمان
عزم و حزمش همه دلیل و بیان
روز حکمش بری ز جبر و قدر
میل بر وی ندیده هیچ ظفر
میل هرگز نکرده در احکام
کرده در دین به شرط خویش قیام
ظاهر و باطنش ز رشوت پاک
میل در طبع او نه در افلاک
گر بُدی زنده یوسفالقاضی
به نیابت ازو شدی راضی
روز حشر و تغابن و زلزال
او دهد زین قضا جواب سؤال
نامهٔ او به روز حشر و قضا
نامهٔ یحیی است پاک و خلا
گر ز حشر است هرکسی را بیم
وز مکافات و از عذاب الیم
او بُوَد ایمن از همه نکبات
نبود در فریق حشر قضات
مهتر خلق و سیّد سادات
گفت باشند از سه نوع قضات
دو بود هالک و یکی ناجی
مژده کاندر بهشت با تاجی
آنکه نارد چنو صنایع دهر
نیز در هیچ شهر قاضی شهر
علم دین تا بدو سپرد قضا
جهل رحلت گزید سوی فنا
پیشش آن سر که در خزینه بُوَد
چون چراغ اندر آبگینه بُوَد
اندرین حضرت بزرگ چو جان
معنی او پدید و او پنهان
جان او را برای عالم غیب
کرده خالی ز رسم و سیرت عیب
کرده پاک از میان جمع امم
صفوت او کدورت از عالم
تازه کرده ز بهر یزدان را
جان بیعقل و عقل بیجان را
نظرش همچو جان پاک مسیح
بوده در شرح علم و شرع فصیح
کرده دست عنایت دینش
متحلّی به عقد تمکینش
شمع دین صورت و بصیرت او
عقل جان سیرت و سریرت او
گاه فتوی چو کلک بردارد
چتر حق بر فراز سر دارد
بیحقیقت قلم نگیرد هیچ
تو ز باد هوا ناله مپیچ
نه به کس میل و نه ز کسب ملول
چون پیمبر به علم دین مشغول
زان به بیهوده مینپردازد
که همی شغل آخرت سازد
بینی از هیچ چشم جان و خرد
بگشایی که تا بدو نگرد
گر شناسی مقدم از تالی
نیست اینجا ز حیلتی خالی
فحل بودست در همه احوال
چه به افعال دین چه در اقوال
در رضا دین به نفس نسپارد
خشم را در نهاد نگذارد
هست چون حوض کوثر از انعام
مشرب عَذب او ز زحمت عام
اهل دین را معین و دلسوز اوست
مفتی شرق و غرب امروز اوست
زین جهان از پی سرای معاد
شده مشغول در کشیدن زاد
تا عنان چون بدان جهان تابد
عاقبت را چو نام خود یابد
متناسب نهاد او با حلم
متشابه سواد او با علم
چون قدر در سخا ریا نکند
چون قضا در عطا خطا نکند
هرچه اندر نقاب قوّت بود
خاطرش را خرد به فعل نمود
رای بیدارش از طرسق صواب
یک جهان خصم را کند در خواب
فضل را بحر بود و عزّ را کان
شرع را دایه بود و دین را جان
روی او چون ز رای او بفروخت
آفتابی به آفتاب آموخت
همچو اقبالش از دو عالم جای
لاجرم هست پیر ملک خدای
دل او همچو موی اوست سپید
باد در باغ شرع تا جاوید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به توصیف ویژگیهای یک قاضی عادل و عالم دین میپردازد. قاضی مورد نظر کسی است که در مسیر انصاف و عدالت قدم میگذارد و تابع خواستههای نفسانی نیست. او بهعنوان پیشوای جامعه، علم و شعور خود را در خدمت دین و شرع قرار داده و با پاکدامنی و صداقت در قضاوت، مایهی امید و امانتداری برای مردم است. او به فریبهای دنیا دچار نمیشود و در قبول احکام، بر اساس اصول دینی و انصاف عمل میکند. این قاضی نه تنها در دنیای مادی بلکه در روز قیامت نیز در برابر پرسشها ایمن است و دارای مقام والایی در نظر مردم و دین است. در نهایت، این شخصیت نمونهای از فضیلت و علم در جامعهی اسلامی به شمار میآید.
هوش مصنوعی: وقتی از این گروه عبور کردی، به گروه دیگری نگاه کردی.
هوش مصنوعی: در این عالم، انصاف و عدالت دیده میشود و همه چیز به شکل خالص و واقعی است، بدون هیچگونه خودستایی یا اغراق.
هوش مصنوعی: رهبر امامان، جمع کننده نور، برترین قاضیان، همچون شمعی درخشان است.
هوش مصنوعی: این بیت به اهمیت و ارزش معارف اسلامی و دانشهای مرتبط با آن اشاره دارد. در اینجا به شخصیت و مقام پیامبر اسلام اشاره شده و بیان میکند که اصول و جزئیات دین با توجه به هدایتهای او شکل میگیرد. همچنین، به مفهوم بخشندگی و فراوانی دانش و علم در این راه اشاره دارد و به نوعی، نور و روشنایی که از آموزههای او میتابد را میستاید.
هوش مصنوعی: کسی که در مقام عدالت و دین قرار گرفت و به آرامش نشسته، دیگر نمیگذارد که فتنهای به وجود بیاید و ظلمی بروز کند.
هوش مصنوعی: در مسیر دین برای استقامت و پایداری، خاک درگاه او به مانند آب حیات ارزشمند است.
هوش مصنوعی: غرور دنیا همچون غباری است که دامن و جیب انسان را میگیرد، ولی ایمان او را از این آلودگیها پاک میسازد.
هوش مصنوعی: قفل قوانین را ستایش کرد، چون کلیدهایی که به آن متصل بود و حلقهای که بدون میله طراحی شده بود، را مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که مانند ستونی که بدون جادو و افسون، خیمهای از اصول و قوانین را محکم نگه میدارد، باید به اهمیت و استحکام قواعد و اصول دیانت اشاره کرد.
هوش مصنوعی: چشم بدون تلاش، خیالات و افتخارهای علمی را میبیند، در حالی که این علم نزد کسی است که به دوردستها تعلق دارد.
هوش مصنوعی: هیچ وقت از بلندی به سمت پایین نیامده، جز این که این پیر فریبکار ما را به دام انداخته است.
هوش مصنوعی: دل او مانند خانهای است که در آن سالها و ماهها اقامت دارد، و گوش او مانند راهی است که به مکانهای پنهان و عمیق دسترسی دارد.
هوش مصنوعی: خداوند دینش را به انسانی شاد و خوشحال عطا کرده و خانهای که بر اساس قوانین و اصول شرعی بنا شده، به وسیلهٔ این دین، آباد و برقرار است.
هوش مصنوعی: دل خالص او مانند قبلهای است که ایمان را به سوی خود جذب میکند و اراده و دقت او همواره روشن و واضح است.
هوش مصنوعی: روزی خواهد رسید که حکمت پروردگار از جبر و تقدیر آزاد خواهد شد و در آن زمان هیچ پیروزی به میل و خواسته افراد نخواهد بود.
هوش مصنوعی: هرگز تمایلی به پیروی از احکام دین نداشته است، مگر اینکه با شرایط و موازین خودش سازگار باشد.
هوش مصنوعی: ظاهر و باطن او از فساد و رشوه پاک است. خواستههای او نتیجهی طبیعت و سرشت خود اوست، نه تأثیرات آسمانی یا عوامل خارجی.
هوش مصنوعی: اگر یوسفالقاضی زنده بود، تو باید به جای او راضی میشدی.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، زمانی که مردم در حال بررسی اعمالشان هستند و زلزلههای وحشتناک رخ میدهد، او به تمامی سوالات و تردیدها پاسخ خواهد داد.
هوش مصنوعی: نامهای که او در روز قیامت میآورد، همانند نامهی یحیی است که بینقص و پاک است.
هوش مصنوعی: اگر هر کسی از قیامت و عواقب و عذابهای سخت بترسد، طبیعی است که چنین حالتی را تجربه کند.
هوش مصنوعی: او از تمام بدیها در امان است و در جمع داوران قرار ندارد.
هوش مصنوعی: رهبر مردم و سرور خاندان پیامبر فرمود که قاضیان به سه دسته تقسیم میشوند.
هوش مصنوعی: در این شعر اشاره به وجود دو حالت یا حالتهای متفاوت است که یکی از آنها به عنوان نجاتدهنده و مژدهدهنده معرفی میشود. این نجاتدهنده، شخصی است که در بهشت با تاجی زیبا و ارجمند حضور دارد. به نوعی، این شعر حس امید و پاداش در دنیای دیگر را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که کسی که از نعمتهای زندگی و لذتهای آن بهرهمند نیست، در هیچ جا و در هیچ شرایطی نمیتواند قاضی و داور خوبی باشد. به عبارت دیگر، برای قضاوت و راستی آزمایی نیاز به تجربه و آگاهی از زندگی و چالشهای آن داریم. اگر کسی از این تجربیات محروم باشد، نمیتواند به درستی داوری کند.
هوش مصنوعی: آموختن علم دین تا زمانی موثر است که سرنوشت آن را به پایان برساند، اما نادانی به سوی نابودی و زوال حرکت میکند.
هوش مصنوعی: آن کسی که در حضور او باشد، مانند چراغی است که در ظرف شیشهای قرار دارد، روشناییاش درخشان و نمایان است.
هوش مصنوعی: در این مکان بزرگ، همانند جان، معنا و وجود او آشکار و در عین حال پنهان است.
هوش مصنوعی: روح او برای دنیای غیب پاک و خالی از هر نوع عیب و خلاف است.
هوش مصنوعی: او از میان تمام مردم، شخصی پاک و برگزیده است و ناپاکیها و زشتیها را از جهان دور کرده است.
هوش مصنوعی: روح بیعقل را برای خدا تازه کرده و عقل بیجان را زنده کرده است.
هوش مصنوعی: نگاه او چون روح پاک عیسی است و در توضیح علم و احکام، بسیار شفاف و رسا بیان میشود.
هوش مصنوعی: او به لطف و عنایتاش، خود را به زنجیر محبت و تسلیم درآورده است.
هوش مصنوعی: شمع دین نماد روشنی و هدایت است و بصیرت او به نوعی درک عمیق و روشنفکری اشاره دارد. عقل او مانند جان است که به روح و خوی او عمق میبخشد و سیرت و سريرت او به درون و صفات شخصیت او اشاره دارد. به طور کلی، این عبارت به ارتباط عمیق بین شناخت، عقل و اخلاق در دین اشاره دارد.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات، حکم و نظر شخص به قدری قوی و معتبر میشود که مانند یک سایهبان محافظ، حق را بر سر دارد.
هوش مصنوعی: اگر چیزی حقیقت ندارد، قلم بر آن نمینویسد. پس از چیزهای بیاساس شکایت نکن و خود را درگیر هوای بیخود نکن.
هوش مصنوعی: نه به کسی وابسته است و نه از کار و تلاش خود خسته میشود، مانند پیامبر که تمام توجهاش به علم دین است.
هوش مصنوعی: او برای به دست آوردن کارهای بیهوده وقت خودش را تلف نمیکند، چرا که در فکر ساختن آیندهای بهتر برای خود در آخرت است.
هوش مصنوعی: اگر از چشم و عقل خود استفاده کنی و به درون خود نگاه کنی، میتوانی به حقیقت پی ببری و از آن بهرهمند شوی.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی چیزی را در مورد اصل و فرع آن بدانید، در اینجا هیچ نوع فریبی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: او در تمام حالات و شرایط، در کارهای دینی و سخنان، فردی برجسته و بزرگوار است.
هوش مصنوعی: اگر انسان به رضایت خود اهمیت بدهد، هیچگاه اجازه نمیدهد خشم در درونش جا بگیرد.
هوش مصنوعی: همچون حوض کوثر، مشرب او سرشار از نعمتها و خوشیهاست و این نعمتها به زحمت و تلاش عمومی دست یافتهاند.
هوش مصنوعی: مردم عالم و دیندار، کسی را دارند که به آنها کمک میکند و به حالشان اهمیت میدهد؛ او همان عالم و فقیه برجستهای است که در این زمان به عنوان مرجع و راهنمای آنها شناخته میشود.
هوش مصنوعی: این جهان را رها کرده و مشغول آمادهسازی برای زندگی پس از مرگ شده است.
هوش مصنوعی: زمانی که اراده و اختیار تو بر زندگیات مسلط شود، در نهایت، سرنوشت تو مانند نامی که داری، خود را نمایان خواهد کرد.
هوش مصنوعی: وجود او با صبر و بردباری هماهنگ است، مانند اینکه علم او با دانایی او همخوانی دارد.
هوش مصنوعی: چنانچه بخشش در درستی با تردید همراه نشود، مانند اینکه تقدیر در عطا هیچ اشتباهی نداشته باشد.
هوش مصنوعی: هر آنچه در پس نقاب قدرت وجود داشت، خرد او را به عمل واداشت.
هوش مصنوعی: اگر عقل بیدار و درست باشد، میتواند دشمنان بسیاری را در حالت خواب و غفلت قرار دهد.
هوش مصنوعی: فضیلت مانند دریایی وسیع است و عزت مانند کوهی است. شریعت همانند مادر است که ما را پرورش میدهد و دین به نوعی روح و جان ماست.
هوش مصنوعی: ظاهر او به اندازهای درخشان و تابناک است که حتی آفتاب نیز از او درس میآموزد و تحت تأثیر زیبایی و صفای او قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: همانطور که اقبال او از دو جهان است، بنابراین همواره در جایگاه والای خود قرار دارد.
هوش مصنوعی: دل او مانند موی او، سپید است و به عنوان باد در باغ راه میرفت، تا همیشه و جاودانه بماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.