گنجور

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
خیام

نتوان دل شاد را به غم فرسودن

وقت خوش خود بسنگ محنت سودن

کس غیب چه داند که چه خواهد بودن

می باید و معشوق و به کام آسودن

ابن یمین

ای ابن یمین چند ز می پیمودن

جانرا بغم بیخردی فرسودن

می رانه همین عیب که چون مست شوی

نتوان نفسی از هنرت آسودن

یغمای جندقی

زان زلف و ذقن چیست فلک پیمودن

با ناله و از اشک زمین فرسودن

این در پی آن باد به چنبر بستن

آن از غم این آب به هاون سودن

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه