|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این بیت به احساس درد و انتظارش برای دیدار یار اشاره میکند. او از دلتنگی و غم ناشی از دوری صحبت میکند و میگوید که وقتی یار را میبیند، تمام نگرانیها و سختیها را فراموش میکند. عشق یار برای او مانند ماهی روشن و زیباست و هر بار که او را میبیند، هزار چشم در چهرهاش میبیند و این دیدار برایش بسیار ارزشمند است.
هوش مصنوعی: هر بار که تو را نمیبینم، دلم برایت تنگ میشود و وقتی که دوباره به دیدارت میرسم، احساس خوشحالی و آرامش میکنم.
هوش مصنوعی: ای دوست، اگر مانند ماه به من نظر کنی، هزار چشم به تماشای تو دارم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از بسکه دو دیده در خیالت دارم
در هرچه نگه کنم تویی پندارم
هر گه که ترا بطبع پاک انگارم
بهتر ز جهان و جان پاکت دارم
گر تو بحدیث کس مرا نگذاری
بالله که ترا بجان خود بگذارم
خالیست سیه بر آن لبان یارم
مُهریست ز مشک بر شکر، پندارم
گر شاه حبش به جان دهد زنهارم
من بشکنم آن مُهر و شکر بردارم
از بس که درین دیده خیالت دارم
در هر چه نگه کنم تویی پندارم
در دیده نه جز نقش خیالت دارم
هر سو که نگه کنم تویی پندارم
یک باطن پر ز اشتیاقت دارم
پیراهن ماتم فراقت دارم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.