ای دیدن تو حیات جانم
نادیدنت آفت روانم
دل سوختهای به آتش عشق
بفروز به نور وصل جانم
بیعشق وصال تو نباشد
جز نام ز عیش بر زبانم
اکنون که دلم ربودی از من
بی روی تو بود چون توانم
دردیست مرا درین دل از عشق
درمانش جز از تو می ندانم
بر بوی تو ز آرزوی رویت
همواره به کوی تو دوانم
تا گوش همی شنید نامت
جز نام تو نیست بر زبانم
تا لاله شدت حجاب لولو
لولوست همیشه بر رخانم
گلنای بهی شدم ز تیمار
وین اشک به رنگ ناردانم
شد خال رخ تو ای نگارین
شور دل و نور دیدگانم
ای عشق تو بر دلم خداوند
من بندهٔ عشق جاودانم
وصف تو شدست ماهرویا
از وهم برون و از گمانم
پیش آی بتا و باده پیش آر
بنشان بر خویش یک زمانم
از دست تو گر چشم شرابی
تا حشر چو خضر زنده مانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان عشق و آرزوهای شدید شاعر نسبت به معشوق میپردازد. شاعر از نیاز و وابستگی خود به عشق و زیبایی معشوق صحبت میکند و تاکید میکند که بدون او زندگیاش بیمعنا و دردآور است. او همچنین به شور و اشتیاق برای دیدن معشوق و اهمیت نام او در زندگیاش اشاره میکند. در نهایت، شاعر خواهان نزدیکی و وصال با معشوق است و آرزو دارد که عشق او همواره در دلش باقی بماند.
هوش مصنوعی: دیدن تو برای من حیات و زندگی است و عدم دیدنت موجب آزار روح و روانم میشود.
هوش مصنوعی: دلی که به خاطر عشق سوخته، با روشنایی ارتباط نزدیک جانم، دوباره روشن کن.
هوش مصنوعی: بدون عشق تو، از لذتها تنها نامی بر زبانم باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: حالا که تو دلم را به دست آوردهای و بدون دیدن چهرهات نمیتوانم تاب بیاورم، چگونه میتوانم این وضعیت را تحمل کنم؟
هوش مصنوعی: دل من از عشق دچار دردی است که راهحلش فقط در وجود توست.
هوش مصنوعی: همیشه به خاطر بوی تو و آرزوی دیدن چهرهات، به سمت کوی تو میدوم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که گوشم به نام تو میرسد، جز نام تو چیزی بر زبانم نیست.
هوش مصنوعی: در این بیت به زیبایی و جذابیت چهره اشاره میشود. شخصی با لاله (نماد زیبایی) و حجاب مانند لولو (مروارید) توصیف میشود. این تصویر بیانگر آن است که زیبایی و جذابیت همواره بر روی چهره او نمایان است.
هوش مصنوعی: از заботی که داشتم، به شکلی زیبا و شاداب شدم و این اشکهایم به رنگ گل انار است.
هوش مصنوعی: نشانه زیبایی تو، ای معشوق، باعث شوق و شعف دل و روشنی چشمانم شده است.
هوش مصنوعی: ای عشق تو بر دل من حاکم است و من به عنوان بندهٔ عشق، دائماً در خدمت تو هستم.
هوش مصنوعی: تو به چنان زیبایی توصیف شدهای که دیگر تصورات و گمانها برای درک آن کافی نیستند.
هوش مصنوعی: ای معشوق، به نزد من بیا و باده را به من بده تا یک لحظه بر روی خود بنشانمت.
هوش مصنوعی: اگر به خاطر تو چشم شرابی (محبت) داشته باشم، تا روز قیامت مثل خضر (نماد جاودانگی) زنده خواهم ماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون با خودم از عدم کم ام کم
چون با تو بوم همه جهانم
بپذیر مرا و رایگان دار
هر چند که رایگان گرانم
ای ناگزران عقل و جانم
وی غارت کرده این و آنم
ای نقش خیال تو یقینم
وی خال جمال تو گمانم
تا با خودم از عدم کمم کم
[...]
ای مهر تو در میان جانم
و ای نام تو بر سر زبانم
تو خوب چو باغ ارغوانی
من زشت چو کشت زعفرانم
از بردن نام و زلف و خالت
[...]
چون با خودم از عدم کم ام کم
چون با تو بوم همه جهانم
بپذیر مرا و رایگان دار
هر چند که رایگان گرانم.
از تف دل آتشین دهانم
زان نام تو بر زبان نرانم
ترسم که چو صبر از غم تو
نام تو بسوزد از زبانم
فریاد کز آتش دل من
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.