بد سیاهی در سپاه کربلا
خواجه زیبنده زین العبا
در دیار حق پرستی منزلش
بلکه حق در جلوه آب و گلش
خضر سرگردان آب جوی او
راه اسکندر رخ دلجوی او
ساخته رب اللیالی و الدهور
نور رویش نور فوق کل نور
مشک را بنموده رویش درختن
صورتی از معنی حب الوطن
شام یلدا را ز مویش نصرتی
لیله الاسری ز مویش آیتی
از سیاهی پای تا سر یک ورق
یک ورق از دفتر توفیق حق
پیکرش در محضر پاک ودود
در شهادت مهر ارباب شهود
برده خاک پای او را ارمغان
از برای سرمه حوران جنان
شد سیه یعنی سواد چشم حور
بهر زینب سرمهای دارد ضرور
این کرامت عش عالم سوز کرد
کو نهان در شب رخ نوروز کرد
تا ز زخم چشم بد یابد امان
نور را بنمود در ظلمت نهان
کرد از علیین چو در دنیا گذر
تیر: شد رنگ وی از رنج سفر
جاعل نور و ظلمهای نقاب
کرده ظلمت را حجاب آفتاب
بشکند تا قیمت شبهای قدر
در سیاهی منخسف رویش چو بدر
شد مرکب تا به حکم سرنوشت
برد خلقی را ز دوزخ در بهشت
پیش پیش از بیکسی در جیش شاه
بهر خود پوشیده بود رخت سیاه
با همه پستی بلند اقبال شد
بهر رخسار شهادت خال شد
با چنان روی سیاه و بوی زشت
شد بزرگ روسفیدان بهشت
از پی تحصیل علم کیمیا
رفت مس را کرد قربان طلا
تا نماید سکه دین پایدار
سیم ایمان را چوسم گردید بار
از درنگ دار فانی خسته شد
با حریفان بقا پیوسته شد
کرد با قانون تسلیم و رضا
خون خود را داخل خون خدا
از تمام ماسوا مایوس شد
دست حق را از پی پابوس شد
یعنی آمد آن غلام با وفا
خدمت مظلوم دشت کربلا
قند تر پیوسته از شکّر فشاند
لعل و مروارید از گوهر فشاند
جبهه را بر قبله طاعت نهاد
سر به پای شاه دین بهر جهاد
سوی وی از مظهر رب النعم
شد ندا از قاب قوسین خیم
کای بلب کف بر سر افکنده خروش
با حریفان شهادت جرعه نوش
ای زایمان تو محکم پشت دین
رو به نزد رهبر دین عابدین
رشته پیمان وی در پای تست
مالک الملک جهان مولای تست
بهر پاس رسم و آئین ادب
رخصت میدان ز وی بنما طلب
شاه امکان یعنی آن عبد ذلیل
شد به سوی سبط احمد جبرئیل
در حضور مهبط وحی خدا
مقتدای ساجدین زین العبا
چون کلیم اندر مناجات وثنا
شد به قرب طور سر کبریا
عرض حاجت آنچه در دلداشت گفت
آنچه باید بشنود از حق شنفت
چو مرخص از بساط طور شد
جانب فرعونیان مامور شد
اژدهای تیغ آورد از غلاف
بهر قتل ساحران اندر مصاف
حکم شد از معنی ایمان و دین
خواجه کونین زین العابدین
کآتش غم را ز سر تا پا زدند
دامن آن خیمه را بالا زدند
تا ببینند در منای کربلا
بذل جان آن غلام با وفا
برق تیغ وی بدان قوم یهود
زد شرر چون صرصر عاد و ثمود
همچو روبه شد به سوراخ هوام
از نهیبش جان شیرین در کنام
داس تیغش چون کند تنها درو
قابض الارواح را شد پیشرو
کوفیان بر مالک نار و سقر
تنگ کردند عرصه از این المفر
شامیان را نزهت دارالقرار
شد به دوزخ آشکار اندر فرار
عاقبت از پشت زین بر روی خاک
کرد جانا جسم چون گل چاک چاک
شد نسیم رحمت حق یاورش
یعنی آمد شاه خوبان برسرش
روی آن زیبا غلام با وفا
شد به وجه الله آخر آشنا
یعنی اندر وقت مردن از وداد
رو به رویش زاده زهرا نهاد
نیست یارای نوشتن خامه را
مختصر کن (صامت) این هنگامه را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف شخصیت امام حسین (ع) و یاران او در واقعه کربلا میپردازد. شاعر به زیباییهای ظاهری و باطنی حسین (ع) اشاره میکند و او را که در دیاری از حقپرستی زندگی میکند، با صفات والایی مانند نور و بزرگی توصیف میکند.
شاعر به یادآوری حماسه کربلا و فداکاریهای یاران امام حسین (ع) میپردازد و از شهادت آنها به عنوان نشانهای از تلاش در راه حق و حقیقت یاد میکند. او با استفاده از تمثیلها و تصاویر زنده، روحیه ایثار و فداکاری آن بزرگواران را به تصویر میکشد.
در نهایت، شاعر بیان میکند که امام حسین (ع) با تقدیم جان خود و یارانش، در مسیر حق و عدالت قدم برداشتند و به عاقبت این فداکاریها اشاره میکند که به وصال حق و پیوند با خدا میانجامد. شاعری که ناتوان از بیان جزئیات این واقعه بزرگ است، خواهان مختصر کردن شرح حال این حماسه تمنا میکند.
هوش مصنوعی: در جمع عاشقان کربلا، شخصیتی بینظیر و برجسته وجود دارد که به زیبایی و بزرگیاش میبالند.
هوش مصنوعی: در سرزمین پرستش حق، محل سکونت او جایی است که حقیقت در صورت آب و گل تجلی یافته است.
هوش مصنوعی: خضر در حال گشت وگذار در آب جوی اوست و راهی که اسکندر رفته، با چهره دلنواز او مشخص میشود.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و درخشانی چهره شخصیتی اشاره دارد که در طول زمان و تاریخ خاص و بینظیر است. او همچون نوری در بین سایر نورها درخشیده و برتری دارد. وجود او نسبت به دیگران روشنتر و برجستهتر است.
هوش مصنوعی: مشک به تصویر کشیده شده بر روی درختی، نشانی از محبت به میهن را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: شام یلدا به دلیل طولانیترین شب سال، نمادی از تاریکی و سختی است، و در این شب، موی او به مانند نشانهای از نصرت و پیروزی در شب معراج و رهایی است. این اشاره به زیبایی و قدرت او دارد که چقدر میتواند در دل تاریکی امید و روشنی ایجاد کند.
هوش مصنوعی: از سر تا پا سیاهیو، در هر ورق از دفتر زندگی، موفقیت و لطف خدا را میبینم.
هوش مصنوعی: بدن او در پیشگاه پاکیها حاضر است و نشانهای از دود در گواهی گرفتن از عشق و محبت اربابشهادت وجود دارد.
هوش مصنوعی: کسی که به محبوب و معشوق خود عشق ورزد و به او احترام بگذارد، به قدری ارزش او را میداند که حتی خاک پای او را به عنوان هدیه برای زیباییهای بهشتی میآورد.
هوش مصنوعی: چشمان حوران به خاطر زینب، سیاه و پررنگ شدهاند، زیرا او به زیبایی خاصی نیاز دارد.
هوش مصنوعی: این ویژگی و عظمت عشق، جهانی را که میسوزاند، تحت تأثیر قرار داد و در دل شب، جلوهای از نوروز را پدید آورد.
هوش مصنوعی: به دلیل آسیب دیدگی که یک چشم بد میتواند به فرد وارد کند، نور در تاریکی پنهان میشود.
هوش مصنوعی: وقتی از دنیا میگذشت، رنگ و روی علیین تحت تأثیر سختیهای سفر تغییر کرد.
هوش مصنوعی: سازنده نور و تاریکیهایی که به وسیله پردهها پنهان شدهاند، نور خورشید را میپوشاند.
هوش مصنوعی: دلی که در شبهای قدر به یاد خدا و دعا غرق است، با شکستن غرور و سختیها ارزشش در تاریکیهای زندگی بیشتر میشود، مانند ماهی که در شبهای تار به روشنی میدرخشد.
هوش مصنوعی: به واسطه تقدیر و سرنوشت، وسیلهای فراهم شد که گروهی از مردم از جهنم به بهشت منتقل شوند.
هوش مصنوعی: به دلیل تنهایی و غم خود، شاه به طور مخفیانه لباس سیاهی پوشیده بود.
هوش مصنوعی: با تمام فراز و نشیبهای زندگی، در نهایت برای چهره زیبایی که در شهادت وجود دارد، نشانهای به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: با آن چهره تیره و بوی ناخوشایندش، بزرگترین همتایان بهشتیاش هم شرمنده شدند.
هوش مصنوعی: برای گرفتن علم کیمیا، فرد به دنبال تبدیل فلز مس به طلا رفت و تلاش کرد تا مس را به قربانی طلا تبدیل کند.
هوش مصنوعی: سکهی دین را تا زمانی که ثابت و پایدار باشد، ایمان را ارزشمند و با دوام میکند؛ اما وقتی که مشکلات و سختیها به وجود میآید، این ایمان ممکن است تحت تاثیر قرار گیرد.
هوش مصنوعی: از دنیای موقتی و گذرا خسته شده و به دوستان جاودانه پیوسته است.
هوش مصنوعی: او با پذیرش و تسلیم در برابر سرنوشت، جان خود را فدای خدا کرد.
هوش مصنوعی: از همه چیزهایی که وجود دارند، ناامید شد و به جستجوی دست خداوند پرداخت تا به پای او برسد.
هوش مصنوعی: غلام وفاداری به خدمت مظلوم کربلا آمد.
هوش مصنوعی: شکر به طور مداوم قند را تولید میکند، همانطور که لعل و مروارید از گوهر به دست میآید.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تصویر کشیده است که شخصی سر خود را در برابر فرمانروای دین خم کرده و در جبههای آماده نبرد و عبادت است. او به طور سمبلیک، جبهه را به سوی قبله میساید تا نشان دهد که در این مسیر، با تمام وجود به انجام وظایف دینی و جهاد خود مشغول است.
هوش مصنوعی: ندایی از جانب مظهر رحمت الهی به سمت او شنیده میشود که به معنای نزدیکی و ارتباط عمیق است. این ندا از فضایی کاملاً خاص و نزدیک به حقیقت و وجود او به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: ای بلبل، که سر بر افکندهای و با صدای بلند میخوانی، با دوستانت در میخانهی عشق، قطرهای از شهد شهادت بنوش.
هوش مصنوعی: ای کسی که به دنیا آمدی و پشت دین و ایمان خود را محکم نگه داشتهای، به سوی پیشوای دین، زین العابدین، برو.
هوش مصنوعی: رشته پیمان او بر پای توست، و او مالک و اختیار کنندهی جهان، مولای توست.
هوش مصنوعی: برای حفظ آداب و رسوم ادب، اجازه بده که در میدان محبت، از او تقاضا کنم.
هوش مصنوعی: در این بیت، به مفهوم مقام والای یک شخصیت اشاره شده که در واقع به عنوان یک عبد و بنده، به سوی نوه پیامبر اسلام، احمد، و همچنین جبرئیل، فرشته وحی، حرکت میکند. این نشاندهنده تواضع و فروتنی در برابر عظمت و مقام شخصیتهاست.
هوش مصنوعی: در برابر محل نزول وحی الهی، امام ساجدان، زین العابدین قرار دارد.
هوش مصنوعی: وقتی موسی در دعا و ستایش به کوه طور نزدیک شد، در حضور عظمت و بزرگی خداوند قرار گرفت.
هوش مصنوعی: او خواستهاش را بیان کرد و آنچه را که باید از جانب حق بشنود، شنید.
هوش مصنوعی: وقتی که از منطقه طور آزاد شد، به سمت فرعونیان فرستاده شد.
هوش مصنوعی: اژدهایی که شمشیر را از غلافش بیرون آورده، برای نبرد با جادوگران آماده شده است.
هوش مصنوعی: معنای ایمان و دین به دستور و فرمان شخصی اشاره دارد که برتری و مقام والایی دارد و به عنوان پیشوای عبادتکنندگان شناخته میشود.
هوش مصنوعی: غم و اندوهی که تمام وجودش را فراگرفته بود، مانند آتش در او شعلهور بود. آنها برای رهایی از این غم، دامن خیمه را بالا بردند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که ببینند در سرزمین کربلا، فداکاری و جانفشانی آن بندهی وفادار را.
هوش مصنوعی: برق تیغ او باعث شد که آتش و شعلهای همچون طوفانهای وحشتناک قومهای عاد و ثمود به وجود بیاید.
هوش مصنوعی: مانند روباهی که از ترس صدا و خطر به سوراخی میرود، جان شیرینش را در جایی امن پنهان میکند.
هوش مصنوعی: تیغ داس به مانند تیز شدن خود، به سرعت زندگیها را درو میکند و در این میان، قبض روحها را به جلو میبرد.
هوش مصنوعی: کوفیان به مالک فشار آوردند و او را در این دو آتش در تنگنا قرار دادند.
هوش مصنوعی: شام درختان و باغهایی را داشته که به آرامش و آسایش مردم کمک میکرد، اما حالا آنجا به جهنم و عذابی آشکار تبدیل شده و مردم از آنجا فرار میکنند.
هوش مصنوعی: در نهایت، عشق عزیزم به نقطهای رسید که بر اثر غم و رنج، تنش مانند گلی پارهپاره شد و بر زمین افتاد.
هوش مصنوعی: نسیم رحمت خداوند به یاری او آمده است، یعنی شاه نیکان و خوبان بر سر او حاضر شده است.
هوش مصنوعی: زیبای خوشرویی برای خاطر خدا به دوست وفادار تبدیل شد و با او آشنا گردید.
هوش مصنوعی: در لحظهی مرگ، از عشق و محبت به سوی او روی میآورم که در واقع نماد زهرای عزیز است.
هوش مصنوعی: نمیتوانم به سرعت و بهطور خلاصه از این وضعیت بگویم، این زمان بسیار مهم و جدی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.