سام میرزا صفوی
»
تذکرهٔ تحفهٔ سامی
»
صحیفهٔ هفتم در ذکر سایر عوام
»
۶۹۳- خواجه علی استرآبادی ( بازاری )
بازاری تخلص میکند و این دو رباعی از اوست:
او در طلب زر است و من با زاری
گر زانکه دل از صید غمش باز آری
صیدی است که آن، از دهن باز آری
با دل گفتم، که ای دل احوال تو چیست
دل دیده پر آب کرد و بسیار گریست
گفتا که چگونه باشد احوال کسی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
تا جامه خویش را نمازی نکنی
رباعیات
جانانه قلندر است و من بازاری
هوش مصنوعی: بازاری به معرفی خود میپردازد و دو رباعی از او ارائه میشود.
هوش مصنوعی: او دنبال طلا و ثروت است، اما من با اندوه و خواهش از تو میخواهم که اگر بتوانی دل مرا از درد و غمش رها کنی.
هوش مصنوعی: گویی شکار طعمهای است که با کلام دل، از دهان بیرون میآید. به دل گفتم، احوال تو چگونه است؟
هوش مصنوعی: دل از اشک پر شد و به شدت گریه کرد و گفت: حال کسی چگونه میتواند باشد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.