چند باشد ز گلشن افلاک
همچو آتش نصیب ما خاشاک
می کنم در غبار خاطر خود
آرزوهای کشته را در خاک
چون خورد نان خلق، دندان را
می کنم چوبکاری از مسواک
چیست دانی جوانی و پیری؟
اول بنگ و آخر تریاک
گر جهان زهر حسرتم بچشد
افکند هفت پوست از افلاک
سایه ی گل سلیم از بلبل
کم مباد از سر تو سایه ی تاک
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی موضوعاتی چون آرزوها، جوانی و پیری، و تجربیات زندگی میپردازد. شاعر با اشاره به ناکامیها و آرزوهای ناتمام، حسرت و اندوه را بیان میکند. او همچنین در مورد ناپایداری دنیا و تاثیرات آن بر زندگی انسانها صحبت میکند. در نهایت، شاعر به زیبایی و لطافت عشق اشاره میکند و بر ارزشها و احساسات انسانی تأکید میورزد.
هوش مصنوعی: چند گلهای زیبا و باارزش در این جهان وجود دارد که مانند آتش، نصیب ما فقط چیزهای بیارزش و ناپایدار است.
هوش مصنوعی: در ذهن خود، آرزوهایی که بر باد رفتهاند و رنجها را دفن میکنم.
هوش مصنوعی: وقتی مردم نان میخورند، من هم دندانهایم را با مسواک به خوبی تمیز میکنم.
هوش مصنوعی: جوانی و پیری چیست؟ در ابتدا لذتها و خوشیهاست و در پایان، غمها و تلخیها.
هوش مصنوعی: اگر دنیا طعم حسرت من را بچشد، هفت لایه از آسمانها را کنار میزند.
هوش مصنوعی: سایهی زیبای گل از بلبل کمتر نیست، و از سر تو نیز سایهی انگور دور نخواهد شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون مراغه کند کسی بر خاک
چون برد خاک او چه دارد باک
گر کنم جامه ها ز پیری چاک
زآن ندارد به جبه پیری باک
گر نشاطی که در تن آمده بود
به جوانی نشد به پیری پاک
مژده مرگ پیری آرد و بس
[...]
ای چو نام تو اعتقاد تو پاک
انجم همت تو بر افلاک
غایت شادی تو از رادی
غارت رادی تو از املاک
جرم خوان قمر ترا سفره
[...]
ذات او را نبرده ره ادراک
عقل را جان و دل در آن ره چاک
پنج نوبتزنِ شریعت پاک
چار بالشنِهِ ولایت خاک
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.