ای شوق رخت سوخته مغز قلم شمع
نزدیک به مردن ز غمت دم به دم شمع
بر یاد تو چون صورت فانوس خیالند
عالم همه مشغول طواف حرم شمع
در بزم تو عزت طلبی صرفه ندارد
ااینجا سر شمع است نثار قدم شمع
بر اهل ستم خیل مکافات چو رو کرد
از خون صبا چرب شد اول علم شمع
اندیشه سلیم از غم عشق تو ندارد
پروانه به خود داده قرار ستم شمع
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و شوقی عمیق اشاره دارد که فرد شاعر را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. شمع به عنوان نمادی از عشق و احساسات نافذ در نظر گرفته شده است. شاعر در اینجا احساس ناامیدی و درد ناشی از دوری محبوب را توصیف میکند و بیان میکند که بزم عشق به عزت و مقام نیازی ندارد و تنها باید به قدمهای محبوب قربانی کرد. همچنین درخت نیک اندیشی در عشق تأثیرات منفی را در مقابل ستم و غم نشان میدهد و در نهایت، پروانه که نماد عشق و فداکاری است، خود را به آتش عشق میسپارد. شعر در کل بیانگر جدایی، عشق عمیق و سوز و گداز در دل شاعر است.
هوش مصنوعی: ای عشق چهرهات، مانند شمعی است که در حال ذوب شدن است. غم تو هر لحظه جانم را میگیرد، مانند شمعی که به پایان عمرش نزدیک میشود.
هوش مصنوعی: به یاد تو، تمام جهان مانند تصویر فانوس است و همه در حال گردآوری دور شمع هستند.
هوش مصنوعی: در جشن و محفل تو، درخواست احترام و مقام فایدهای ندارد. اینجا تنها نوری که شمع میتاباند، به خاطر قدمهای توست.
هوش مصنوعی: وقتی که کیفر و مجازات بر ستمکاران فرود آمد، خون صبا باعث شد که نخستین شعله مشعل از شدت خشم و انتقام تیره و سنگین باشد.
هوش مصنوعی: فکر درست در غم عشق تو آرامش ندارد، مثل شمعی که در روشنایی پروانهای را به خود جلب میکند و خود در خطر میافتد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم
شمع از غم ما سوخته و ما ز غم شمع
بی آمدنت مجلس ما نور ندارد
شب، روشنی خانه بود در قدم شمع
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.