سرو شد باز با صبا رقاص
برگ گل گشت در هوا رقاص
سیل نالان و کف زنان از شوق
کوه چون سنگ آسیا رقاص
شده در کلبه ام ز یاد بهار
هر طرف موج بوریا رقاص
گشت چون دود شمع بر سر من
از جنون سایه ی هما رقاص
بس که عشقم به شورش آورده ست
سر جدا گشت و تن جدا رقاص
سر هرکس به عشق می جنبد
نشود با اصول پا رقاص
سرو من میرود به باغ، سلیم
سایه چون کاکل از قفا رقاص
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیبایی و شادابی طبیعت و عشق میپردازد. او با تصاویری از سرو و گل، حال و هوای جشن و شادی را توصیف میکند. وجود عشق در زندگی او همچون رقصی است که باعث شور و شوق و جنون میشود. او همچنین به یاد بهار و زیباییهایش اشاره میکند و نشان میدهد که عشق و احساسات عمیقش باعث به هم ریختن وجودش شده است. در نهایت، سرو که نماد محبت و زیبایی است، به باغی دور میرود و یادآور جذابیت و زیباییهایی است که در زندگی وجود دارد.
هوش مصنوعی: سرو دوباره با نسیم آمد و برگ گل را در هوا به رقص درآورد.
هوش مصنوعی: سیل با ناله و شادی از شوق کوه میرقصد، مانند سنگی که در آسیاب میچرخد.
هوش مصنوعی: در کلبهی من به یاد بهار، هر سو موجهای بوریا به رقص درآمدهاند.
هوش مصنوعی: وقتی که دیوانگی بر من چیره شد، انگار مثل دود شمع در هوا در حال رقصیدن بود.
هوش مصنوعی: عشق من آنقدر پرشور و هیجان شده است که سر و تنم از هم جدا شدهاند و انگار در حال رقص هستند.
هوش مصنوعی: اگر کسی به خاطر عشق دچار شور و هیجان شود، نمیتواند به طور اصولی و طبق قاعده رفتار کند.
هوش مصنوعی: سرو من به باغ میرود و سایهاش مانند کاکل از پشت سرش به آرامی حرکت میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.